چکیده:
نفس در حکمت متعالیه و ابتدای حدوث خود، فروترین کمالات هستی و حیات نباتی را دارد. پسازآن، سیر استکمالی نفس در مراتب هستی از عالم ماده تا معقول شروع میشود. شناخت صحیح استکمال، نیازمند تحلیل مفهومی و وجودی آن است. تحلیل مفهومی، بیانگر فرآیندی بودن استکمال نفس است و سه مؤلفۀ اساسی آن عبارتاند از: ۱) حرکت جوهری؛ ۲) تدرج؛ ۳) استلزام استکمال در ارتباط با آگاهی و هدف. تحلیل دقیق وجودشناسانۀ نفس نیز بیانگر جایگاه اساسی عین ثابت در استکمال نفس است. استکمال نفس، ظهور عینی عین ثابت و وجود علمیِ هر نفس در مرتبۀ خلقت و ظهور عینی اسماء الهی است؛ ازاینرو، افعال ارادی نفس در مسیر استکمال، علت معدۀ ظهور کمالات مکنون در عین ثابت هر نفساند.
In transcendent theosophy، soul are in the lowest stages of his existential perfection when it is created. Then its completion course begins in the stages of perfection from the material to intellectual world. A conceptual and existential analysis is needed to truly understand this completion. Conceptual analysis indicates the process of soul perfection which has three main elements: (1) substantial motion، (2) gradation، and (3) the necessity of completion in relation to consciousness and purpose. Existential analysis of soul indicates the pivotal position of latent reality in the soul completion. Soul completion is the objective appearance of the latent reality and the intellectual existence of the soul in the creation and the objective appearance of the divine names. So the voluntary actions of soul in the course of its completion are the cause of the appearance of perfections hidden in the latent reality of each soul.
خلاصه ماشینی:
"وجود عینی و خارجی هر موجود، اظهار و تجلـی وجـود علمـی و عـین ثابـت آن موجـود در مرتبـۀ واحدیت و قبل از آفرینش است (صدرالمتألهین ، ۱۳۶۳ب : ۳۳۱-۳۳۲)؛ ازاین رو، خلقت هـر شـیء (نفس یـا غیـرآن ) براسـاس اسـتعداد ذاتـی آن شـی ء و عـین ثابـت وی خواهـد بـود؛ ازسوی دیگر، ازآنجاکه نفس بعد مادی دارد و در بستر زمان مستکمل می شـود، کمـالات آن به تدریج ازسوی حق تعالی به وی افاضه میشود؛ براین اساس ، در این سلوک جوهری نفس که همراه با حرکت جوهری آن است ، نفس به تدریج مستکمل میشـود و افعـالش که سبب استکمال آن می شوند، چیزی جز علت معـده بـرای کسـب کمـالات وجـودی / ازسوی حق تعالی و إظهار عین ثابت نفس نخواهد بود؛ به دیگرسخن ، نفس در اسـتکمال خود اگرچه محتاج افعال مادی خود است ، اما این افعال و اعمال ، چیزی جز علت معـده برای افاضه کمالات بر نفس و ظهور عین ثابت نفس در عالم ماده نیست : «منفعت بدن برای نفس آن است که با حرکات و ریاضت هایش وسیله و علت معده ای برای نفس شود تا از مبدأ اعلی کمالات وجودی بر نفس افاضه شود.
تحلیل وجودشناختی علت و معلول (تقریر سوم ) صدرالمتألهین افعال را که از نفس صادر و سبب استکمال نفس میشود، معلـول ذات واحد و بسیط نفس (صدرالمتألهین ، ۱۹۸۱: ۱۳۲/۸) و به عبارتی، شـئون نفـس میدانـد (همـان : ۵۱)؛ ازسوی دیگر، هرآنچه فاقد شی ء باشد، مظهر و معطی آن شـی ء نخواهـد بـود؛ بنـابراین ، نفس در مقام عین ثابت خود و پیش از ظهور آن ها در مراتب مختلف عینی آفـرینش (از حیات نباتی تا عقلی)، واجد تمام کمالات خود به شکل وحدت جمعی است و در مقاطع / مختلف زمان و متناسب با استعداد بدن ، کمالات آن ظاهر میشود."