چکیده:
هدف پژوهش حاضر مقايسه راهبردهاي مقابله و سازگاري زناشويي و بررسي سهم اين راهبردها در سازگاري مردان و زنان(همسران) شهر اصفهان بود. از بين كليه زوجين شهر اصفهان 200 (100 زن و 100 مرد) نفر به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. از شركت گنندگان خواسته شد تا پرسشنامه راهبردهاي مقابله اي لازاروس-فولكمن(WOCQ) و سازگاري زناشويي(DAS) به همراه فرم اطلاعات دموگرافيك را تكميل كنند. روش پژوهش از نوع علي- مقايسه اي بود و داده هاي پژوهش با استفاده از روش آماري t دو نمونه وابسته، همبستگي پيرسون و رگرسيون گام به گام تجزيه و تحليل شدند. يافته ها نشان دادند از بين راهبردهاي مقابله اي، ارزيابي مجدد مثبت، پذيرش مسئوليت، گريز-اجتناب براي مردان و گريز-اجتناب و مقابله مستقيم براي زنان مي توانند پيش بين نيرومندي براي سازگاري زناشويي باشند. به علاوه از بين راهبردهاي مقابله اي مسئله مدار، مسئوليت پذيري، مسئله گشايي، ارزيابي مجدد مثبت و از بين مقابله هيجان مدار، راهبرد گريز اجتناب با سازگاري زناشويي (01/ 0>P و 05/0>P) دارند. همچنين مقايسه ميانگين نمرات زنان و مردان تفاوت معناداري را در راهبرد پرت كردن حواس، خويشتن داري، طلب حمايت اجتماعي و ارزيابي مجدد مثبت نشان دادند. به طوركلي نتايج نشان مي دهند كه مردان و زنان در راهبردهايي كه در مقابله با شرايط تنش زاي زندگي به كار مي برند، تفاوت معناداري دارند و بكارگيري راهبردهاي مقابله اي خاص، كيفيُت سازگاري زناشويي ويژه اي را براي آن ها را رقم مي زند.
خلاصه ماشینی:
"از آنجایی که پژوهشی با این عنوان انجام نشده است ، پژوهش حاضـر از بـین عـواملی کـه بـر سـازگاری زناشـویی اثرگذارند، متغیر راهبردهای مقابله زوجین را با مسائل و مشکلات روزمره برای بررسی انتخاب کرده بود تـا بـه ایـن سـؤال پاسـخ دهـد کـه اسـتفاده از راهبردهـای مقابلـه ای مسئله مدار و هیجان مدار توسط زوجین تا چه اندازه در سازگاری زناشویی آن هـا سـهیم است ؟ و زنان و مردان در استفاده از این راهبردهـا بـه چـه میـزان بـا همـدیگر تفـاوت دارند؟ روش پژوهش در پژوهش حاضر، روش پژوهش از نوع علی -مقایسه ای بود.
برای زنان دو راهبـرد مقابلـه ای 1- Ginsberg 2- Scuka 3 - Garnefski & Kraaji 4 - Martin & Dahlen 5 Billings & Moos گریز- اجتناب و مقابلۀ مستقیم سهم جالب توجهی در سـازگاری آن هـا داشـت کـه بـا یافته های عیسی نژاد (١٣٨٩)؛ کایزر (٢٠٠٥)؛ مارتین و داهلن ١ (٢٠٠٥)؛ حاجبی ، پیـروی و پناغی (١٣٨٥)؛ شولتز، کاون ، کاون و برانن (٢٠٠٤)، مبنی بر درگیری بیش تر زنـان در راهبردهای هیجان مدار با هدف سازگاری با محیط در مقایسه با مـردان همخـوان باشـد.
این در حالی است که مسئله مالی یا کاری باشد، اما در بروز تـنش میـان فـردی 1 - Bowman 2 -Garnefsk, Teerds, Kraaij, Legerstee & Kommer 3 - Nolen-Hoeksema 4 - Fredrickson 5 - Taylor, Klein, Lewis, Gruenewald, Gurung & Updegraff 6 - Tamers, Janicki & Helgeson به دلیل مهارت پایین در ابرازگری ، خودافشایی و ارتباط به احتمال زیاد از دوری گزینـی و اجتناب -گریز سود می برند."