چکیده:
مذهب شیعه همواره مدعی پویایی و قیام برای نیل بیشتر به آرمانها و بهبود حیات دنیوی و اخروی انسان بوده و در این راستا، همواره با موانع باطل در ستیز بوده است، این مقوله با توجه به آموزههای اسلام، به جریانی ثابت در تفکر شیعی تبدیل شده است. قیام در اندیشه شیعه متمایز از مفاهیمی چون شورش و اقدام به سیف است. در میان شیعیان و در ادوار تاریخیشان بعد از حادثه کربلا، قیام امام خمینی بهلحاظ توفیق در ایجاد تغییرات اجتماعی، موثرترین قیام بوده است. در میان فرق و مذاهب اسلامی، اندیشه زیدیه با مکتب امامیه نزدیکی بسیاری دارد که پرداختن به مطالعه تطبیقی میان این دو جریان فکری در موضوع قیام مفید خواهد بود. بررسی مبانی کلامی، اعتقادی و فقهی درباره قیام (امامت، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حکومت) و جانمایههای آن (مفهوم، انگیزش، ابزارهای تحقق، اهداف و چشماندازها، قواعد فکری و نظری) به تنقیح نسبت میان گفتمان قیام در امام خمینی و زیدیه کمک خواهد کرد. در این نوشتار با رجوع به منابع کتابخانهای تاریخی، فقهی و کلامی و با روش توصیفی ـ تحلیلی به این مهم پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"بررسی تطبیقی «قیام » در اندیشه زیدیه و امام خمینی تاریخ دریافت : ٩٥/٦/١٧ تاریخ تأیید: ٩٥/١١/١٧ مرتضی توکلی محمدی * مذهب شیعه همواره مدعی پویایی و قیام برای نیل بیشتر به آرمان ها و بهبود حیات دنیـوی و اخروی انسان بوده و در این راستا، همواره با موانع باطل در ستیز بوده است ، این مقولـه با توجه به آموزه های اسلام ، به جریانی ثابت در تفکر شیعی تبدیل شـده اسـت .
آنچه در روایات و تاریخ از انگیزه های جهاد در زیدیان بیان شده ، مواردی چون خشنودی خدا (ابن بابویه ، ١٣٧٨ق ، ج ١، باب ٢٥، ص ٢٤٩)، نفی سلطه و ظلم (سلطانی، ١٣٨٩، ص ٢٠)، احیای احکام اسلام و سنت الهی و نبوی (اکوع ، ١٤١٨ق ، ص ١٦) / و رضای آل محمد (طبری، ١٤٠٣ق ، ج ٧، ص ١٦٨) است که شیعه نیز بدان باور دارد.
ب ) در اندیشه زیدیه برای پی بردن به نظر زیدیه درباره حکومت ، باید سه پرسش مدنظر قرار گیرد: اول اینکه ، حاکم چگونه باید باشد و اصولا چه کسی میتواند حکومت کند و حق حکومـت دارد؟ دوم اینکه ، تاریخ قیام های زیدیان بیانگر چه دیدگاهی درباره حکومت کردن است ؟ سوم اینکه ، انتظار زیدیه از حکومت چیست ؟ با توجه به تفکر زیدیه دربـاره امامـت ١ کـه پـس از امـام / حسین امام ثابتی را در نظر ندارند و به ذکر ویژگیهـا و شـرایط روی آورده انـد، بایـد نتیجه گرفت که غیبت برای آنان معنای خاصی ندارد و به همین دلیل ، نیابت عـام و اذن حکومت را شرط نمیدانند."