چکیده:
این مقاله سرمایه گذاران نهادی را از دیدگاه نظری به دو گروه عمده طبقه بندی می نماید. سرمایه گذارانی که با شرکت رابطه تجاری دارند و بر عکس سرمایه گذارانی که با شرکتی که سهام آن را در اختیار دارند، رابطه ای تجاری ندارند. بانکها در دسته اول این طبقه بندی قرار دارند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر مالکیت نهادی بانکها بر هزینه بدهی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. برای آزمون فرضیه های تحقیق نمونه ای مشتمل بر 140 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران طی سالهای 1385 الی 1392 مورد مطالعه قرار گرقته است. روش پژوهش در این مقاله روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) و روش همبستگی با استفاده از تحلیل رگرسیونی می باشد. آزمون فرضیه با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی طولی انجام شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود رابطه مثبت معنادار بین مالکیت نهادی بانکها و هزینه بدهی می باشد.
By classifying the Company's shares as value stock or growth stock، returns behave like a particular form، so that we can predict their behavior. Skewness of returns is used as the main criterion to verify the existence of asymmetries in stock returns on the Iranian Stock Exchange member firms. Correlation between skewness in stock returns in the categories of book value to market value of the shares at the top (or bottom) shows the trends of negative (or positive) in stock returns. Based on the findings، the value or glamour-stock puzzle is partially described by investor preference for positive skewness in stock returns. Such preference for skewness is in accordance with the investors' preferences، which have inverse S-shaped utility functions. This paper offers some further evidences of the significant predictive power of accounting-based measures، such as book rate of returns، for skewness of stock returns. After testing the hypotheses، a positive correlation is found between returns for firms with growth stocks.
خلاصه ماشینی:
این موضوع و هم چنین فقدان پژوهشهای کافی درباره آن این انگیزه را در نویسندگان مقاله حاضر به وجود آورد تا به عنوان اولین پژوهش تاثیر مالکیت بانکها و شرکتهای تابعهی آنها را بر شرکتهای سرمایهپذیر پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و هزینه بدهی شرکتهای فوق مورد مطالعه قرار دهند.
اهمیت این پژوهش در این است که به سرمایهگذاران جزء و بالقوه نشان میدهد مالکیت نهادی بانکها میتواند بر هزینه بدهی شرکتهای سرمایهپذیر در بورس اوراق بهادار اثر داشته باشد یا خیر.
ثانیا شواهد پژوهش نشان خواهد داد که آیا شرکتهای سرمایهپذیر با سهامدار عمدهی بانکی، فرصت و توانایی بهتری جهت تامین منابع مالی مورد نیاز خود از طریق استقراض بانکی را خواهند داشت یا خیر؟ که این موضوع به عنوان یک دستاورد علمی میتواند اطلاعات سودمندی را در اختیار سرمایهگذاران بالقوه و بالفعل قرار دهد.
نتایج تحقیق نشان میدهد تمامی 4 متغیر فوق بر هزینه تامین مالی (استقراض) شرکتهای نمونه تاثیر داشته و بین حاکمیت راهبری و هزینه بدهی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معنا داری وجود دارد.
2. پیشینه داخلی خدامیپور و همکاران (1392) به بررسی ارتباط بین اجتناب از پرداخت مالیات و هزینه بدهی و تاثیر مالکیت نهادی بر این رابطه، با استفاده از صورتهای مالی 62 شرکتهای پذیرفته شده در پورس تهران در دوره زمانی 1380-1389 پرداخت.
1. جامعه آماری و روش پژوهش جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1385 الی 1392 میباشد که از بین 445 مشاهده تعداد 140 شرکت به صورت تصادفی و با توجه به شرایط زیر انتخاب شدهاند.