چکیده:
بررسی و نقد ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس چکیده: مسئلهی مرگ یکی از مسائل مشترک و گریز ناپذیر زندگی بشری است. ادیان الهی، مکاتب فلسفی و مکاتب کلامی، مساله مرگ را یکی از دغدغههای وجودی و معرفتی انسان شناختهاند. آگوستین یکی از بزرگترین متالهان مسیحی نیز از این امر مستثنا نیست. توجه به موضوع مرگ در آثار آگوستین و ارتباط آن با مقولهی گناه موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. غور و بررسی در آثار آگوستین نشان از آن دارد که وی نسبت به متفکرین قبل از خویش توجه بیشتری به ارتباط بین مرگ و گناه دارد که برگرفته از دین مسیحیت و بخصوص نامههای پولس است. وی در تمام آثار خود مرگ را بر مبنای گناه نخستین و گناهان روزمرّهای که بشر در طول زندگی خود مرتکب میشود، توجیه و حتی گناه را علت مرگ معرفی میکند. وی بر این باور است که خداوند انسان را به گونهای آفریده است که اگر گناه نمیکرد از زندگی جاودانه و نامیرایی برخوردار میشد؛ اقسام مرگ که عبارت است از مرگ جسم (وقتی که نفس آن را ترک کند)، مرگ نفس (وقتی که خدا آن را ترک کند) و مرگ ابدی (وقتی که نفسی که خدا آن را ترک کرده است، جسم را ترک کند) در اثر نافرمانی و عصیان به سراغ انسان میآید. وی به صراحت بر این نکته پافشاری میکند که اولین زوج بشری بر اثر عصیان و بر مبنای داوری عادلانهی خداوند مجازات شدند. از سوی دیگر تمامی نژاد بشر، در اولین انسان حاضر بودند، از اینرو مجازات گناه شامل هر کسی که از خمیرهی آنان سربرآورد نیز میشود. از اینرو هر انسانی در حالی متولد میشود که ذات او آلوده به گناه نخستین است. وی در مورد گناه نخستین و پیامدهای آن به افراط میگراید و هیچ کسی را به جز حضرت عیسی و مادرش از گناه مبرا نمیداند. واژگان کلیدی: مرگ، گناه، گناه نخستین، گناه عملی یا فردی، آگوستین.
خلاصه ماشینی:
او معتقد است فراموشکردن خداوند و تعلق به دنیا و ظواهر آن، نوعی مرگ روحی و معنوی را به دنبال دارد و باعث می شود خداوند که حیات نفس است، نفس را ترک کند؛ در این حالت، با وجود اینکه نفس انسان فناناپذیر است، ولی چون ارتباط حیات آن با خدا قطع شده است، بهگونهای به مرگ مخصوص خویش گرفتار میشود و بهدرستی میتوان گفت که نفس مرده است (همان: 534).
آنچه در نظر پولس دربارة مفهوم گناه اهمیت دارد، آن است که گناه همه را دربند کرده است و تنها جزای درخور آن مرگ است و این گرفتاری انسانها در گناه، جز با عمل خنثیسازی روحالقدس یا عیسی مسیح، زدودنی نیست؛ ازاینرو، آگوستین نیز (که تابع پولس است) معتقد است ماجرای هبوط آدم وحوا که در باب سوم سفر پیدایش بازگو میشود، پیامدهای مصیبتباری برای نژاد بشر داشته است.
سخن مذکور از روی بیخبری و استفهام گفته نشد؛ بلکه خداوند به آدم یادآوری میکند که به جایگاه کنونیاش توجه کند که دیگر خدا در او نیست و به او عصیان ناشی از تکبرش را تذکر میدهد (آگوستین، 1392: 561)؛ زیرا از دیدگاه آگوستین تکبر بود که باعث گناه نخستین انسان شد و «تکبر آغاز هر گناهی است» و «آغاز تکبر زمانی است که انسان از خدا ببرد» (Augustine, 1886:p.
آگوستین مرگ را مجازات گناه میداند؛ ولی پلاگیوس این دیدگاه را رد میکند و میگوید: «مرگ برای انسان طبیعی است و مجازات گناه آدم نیست.