چکیده:
یکی از دستاوردهای ارزشمند تمدن اسلامی مشارکت قابلتوجه بانوان در امور
مختلف و ابعاد متعدد است. در بسیاری از سرزمینهای فتح شده توسط مسلمانان در
قرون اولیه هجری پیش از ورود اسلام، زن از جایگاه و منزلت و یا شخصیتی که در
شأن او باشد، بیبهره بود، اما تعالیم قرآن کریم و فرهنگ پویا و غنی اسلام مرتبتی
خاص بدو بخشید. در این میان، ایران، بهویژه اصفهان، نیز از این قاعده مستثنا نبود.
این مقاله بر آن است تا با مروری اجمالی به مقام والای زن در تاریخ اسلام، بهویژه
تشیع، به تلاشها و اقدامات علمی، معنوی و عرفانی زنان اصفهان از قرون اولیه
هجری تا دوران معاصر بپردازد.
خلاصه ماشینی:
البته هر کدام از مناطق و ولایات ایران به نحوی در رشد و توسعه مبانی فرهنگی و علمی در سرزمین ما تأثیر بسزایی داشتهاند، اما با توجه به وضعیت اصفهان در ادوار مهم و مؤثر تاریخ ایران و حتی تمدن اسلامی، بهویژه عصر آلبویه، دوره سلجوقی و عهد صفویان، باید این نقش را اساسی و مؤثر قلمداد نمود؛ از اینرو بدون هیچ اغراقی میتوان گفت: تأثیرگذاری این سامان بر علم و تمدن ایران اسلامی کم نظیر بوده است و به همین لحاظ، وجود کانونهای فرهنگی، علمی و هنری در این منطقه موجب پرورش شخصیتهای ارزشمند در زمینههای مختلف اجتماعی و فرهنگی گردیده است.
در عصر صفوی گاهی یک زن سعی میکرد حتی اگر شده با وقف یک سنگاب، در امور خیریه و عام المنفعه شرکت کند که این مسئله را در برخی عمارات و ابنیه آن زمان میتوان مشاهده نمود؛ از جمله زنان خیر دوره صفوی بانویی است به نام شاهمیر (شاهمر) که دختر حاج میرزا علی جزی برخواری بوده است.
خوشبختانه در عصر حاضر نیز به واسطه تلاشهای بیوقفه علمی و عملی ایشان با سیده مجتهده نصرت بیگم امین، اصفهان شاهد تحولات ارزشمند فرهنگی از ناحیه بانوان بوده است؛ علاوه بر آن، شخصیتهای ناموری از اصفهان در عرصههای فرهنگی، هنری، سیاسی، اجتماعی بهویژه در مجامع علمی از جمله حوزه و دانشگاه فعالیتهای قابل توجهی داشتهاند که مجال پرداختن به آنها نیست، لکن همین پیشینه میتواند معرف حضور ارزشمند جامعه زنان اصفهان در طول تاریخ ایران و در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی باشد.