چکیده:
مقاله حاضر به تعارض روابط ایران و ترکیه پرداخته است. موج بیداری اسلامی و کشیده شدن دامنه آن به کشور سوریه موجب شکل گیری تعارضات هویتی در مناسبات دو کشور شده است. دو کشور ایران و ترکیه در قبال تحولات سوریه موضعگیریهای متفاوتی اتخاذ نموده و از دیگر سو تحولات این کشور روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش بررسی روشمند ابعاد هویت ملی و تبلور هویت در رفتارهای سیاست خارجی دوکشوررا در پرتو یک رویکرد اپیستمولوژیک دوگانه با چارچوبی سازهانگارانه مورد مداقه قرار داده است. یافتههای پژوهش مبتنی بر این نکته است که جمهوری اسلامی ایران با نگاه خاصی که به هویت و سیاست خارجی دارد عملاً با عمده روندهای جاری منطقهای و بینالمللی در مواجهه است و بطور بدیهی مخالف ملیگرایی سکولار ضد اسلامی ترکیه است. از طرفی یافتهها در مورد حزب عدالت و توسعه حاکی از وجود و تحرک سیاست سیال و منعطف این کشور برای دستیابی به اهداف و منافع خود در منطقه است و برای همین خود را منحصر در دستهبندیهای ثابت منطقهای نمیکند و با انعطافپذیری شدیداً پراگماتیستی خود، سیاستی سیال را دنبال می کند که نشان از عملگرایی اساسی دولتمردان این کشور در عرصه سیاست خارجی دارد. بر این اساس با بهرهگیری از روش توصیفی - تبیینی و در یاسخ به پرسش اصلی پژوهش مبنی برعلت اصلی تضاد در سیاست خارجی خاورمیانهای ایران و ترکیه در سوریه این فرضیه پردازش گردید که تفاوتهای هویتی باعث تضاد در سیاست خارجی خاورمیانهای ایران و ترکیه در سوریه گردیده است.
خلاصه ماشینی:
لذا با توجه به متغیرهای فرضیه مناسب ترین رویکرد برای تجزیه و تحلیل این مسئله سازه انگاری است که تأثیر انگاره های هویت ملی بر سیاست خارجی دو کشور ایران و ترکیه را بهتر مورد بررسی قرار می دهد و برخوردار از قدرت توصیفی و تبیینی بیشتری در بررسی مسئله مورد نظر است .
«تعامل و تقابل ایران و ترکیه در بحران سوریه » مقاله ای است از جمشید شریفیان و همکاران ، ضمن بررسی عوامل بحران ساز داخلی مانند رکود سیاسی و اقتصادی و نقش عوامل خارجی مانند تأثیر جنبش های جهان عرب بر تحولات داخلی سوریه ، اهداف و منافع متفاوت ایران و ترکیه را در این کشور مشخص نموده ، که بر اساس جغرافیای جدید منطقه و تئوری مدلسکی (تبدیل جنگ های داخلی به جنگ های منطقه ای و بین المللی ) و تئوری بازی ها به این نتیجه رسیده اند که این عوامل بروز تعامل کمتر و تقابل بیشتر در روابط ایران و ترکیه را 143 فراهم کرده اند.
اکثر مردم ترکیه بعد از پذیرش اسلام همواره هویت خود را بر اساس آن تعریف کرده اند و به رغم تحولات بسیاری که پس از برقراری نظام جمهوری در ترکیه در سطح جامعه و در جهت نزدیکی به باورهای غربی صورت گرفته است ، هنوز دین در بطن جامعه و در میان آحاد مردم دارای پایگاه و حضور قابل توجهی می باشد به نحوی که نمودهای بارز آن را می توان از لابه لای مظاهر و ارزش های غربی در این کشور به خوبی مشاهده نمود (هاشمی، .