چکیده:
خلافت فاطمیان(297-567 ق.) که به منزله حکومت رقیب خلافت عباسی(132-656 ق.) در شمال آفریقا برپا شد، از ویژگیهای سیاسی، اداری و نظامی ویژهای برخوردار بود.امامان دوران دعوت پنهانی اسماعیلیه با شبکه دعاه و پیروان پراکنده اما سازمانیافته، در سال 297ق.خلافت فاطمی را پایهگذاری کردند و قدرت سیاسی و نظامی را به صورت رسمی به دست آوردند.در این راستا، تحولی گسترده در مقام و موقعیت امام اسماعیلی و حلقههای پیرامون وی از شرایط غیررسمی به شرایط رسمی صورت گرفت که طی آن، سازمانیابی قدرت و بازتعریف عناصر جامعه اسماعیلی در قالب نهادهای اداری، نظامی و سیاسی مرسوم زمانه انجام شد.ساختار دیوار و نظامی تحت تاثیر آموزههای سیاسی و اجتماعی اسماعیلی و اقتضائات برپایی خلافت شیعی بود که بیش از دو قرن در مصر دوام نیافت.مهمترین علل آن را باید در ساختار دیوانی و نظامی آنها و چگونگی تعامل دیوانیان و نظامیان و عوامل موثر بر آن جستوجو کرد.در این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی ساختار دیوانی و نظامی و علل همگرایی و واگرایی در تعامل آنها پرداخته و به این سوال پاسخ داده شده است که تعامل دیوانیان و نظامیان در دوره اول خلافت فاطمی چگونه و تحت تاثیر چه عواملی بوده است.
خلاصه ماشینی:
درواقع ، چنین به نظر میرسد که هم گرایی و انسجام گروه های مذکور در دورة اول حکومت فاطمی افزون بر تأثیرپذیری از مقام و عملکرد امام – خلیفۀ فاطمی، از عوامل دیگری نیز تأثیر میپذیرفت که در تعیین چگونگی تعامل آن ها با هم مؤثر بود.
٢. سازگاری میان دیوانیان و نظامیان معلول آموزه های سیاسی- اعتقادی اسماعیلیان ، مانند مذهب اسماعیلی و اقتدار خلفای فاطمی، بود و عوامل مؤثر در ناسازگاری را باید در اقدامات غیرنظامی عباسیان و منفعت طلبیهای شخصی دیوانیان و نظامیان فاطمی جست وجو کرد.
درنتیجه ، میتوان گفت که تعامل دیوانیان و نظامیان در دوران المعزلدین الله تعاملی سازنده و همراه با تعاون و دور از رقابت و ستیز بوده است ؛ زیرا آشکار است که جوهر سیسیلی، یعقوب بن کلس و قاضی نعمان بن حیون تمیمی در ترویج عقاید اسماعیلیه و تثبیت خلافت فاطمیان بسیار کوشا بوده اند و با همکاری و سازش با یکدیگر، در راه خود موفقیت های زیادی را کسب کرده و هرسه در تبعیت از خلیفۀ فاطمی متفق القول بوده اند.
از بخشیده شدن وزیر میتوان نتیجه گرفت که العزیزبالله مایل بوده است که نفوذ نظامیان تا حدودی کاسته شود و جایگاه امور دیوانی، در رأس آن ، وزیر، ارتقا یابد؛ زیرا در این زمان ، خلافت فاطمی مصر بیشتر به افراد کاردان دیوانی نیازمند بود تا به افراد نظامی.
مطالعۀ تاریخ فاطمیان در دوران الظاهر چنین نشان میدهد که خلیفه ، تا حدودی، به اندازة خلفای گذشته توانا نبوده ، درنتیجه ، تعامل سازنده میان دیوانیان و نظامیان گاهی به اختلاف و دشمنی کشیده میشده است ؛ جدایی حلب به دست سردار نظامی، نمونه ای از این اختلاف ها بود.