چکیده:
هدف این پژوهش، مقایسه سلامت روانی زنان شرکتکننده در ورزش همگانی با زنان غیرفعال شهر رشت بود. با استفاده از نمونهگیری تصادفی 100 نفر از زنان شرکتکننده در ورزش همگانی و 100 نفر از زنان غیرفعال بهعنوان نمونه آماری این پژوهش انتخاب شدند. برای آزمون فرضیههای پژوهش با توجهبه غیرطبیعی بودن دادهها از آزمون من ویتنی و برای تعیین همبستگی بین متغیرها در دو گروه از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفادهشد. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت سلامت جسمانی زنان شرکتکننده در ورزش همگانی بهتر از زنان غیرفعال است و زنان شرکتکننده در ورزش همگانی اضطراب و اختلال خواب کمتری از زنان غیرفعال دارند. وضعیت کارکرد اجتماعی زنان شرکتکننده در ورزش همگانی بهتر از زنان غیرفعال بود؛ افسردگی زنان شرکتکننده در ورزش همگانی نیز کمتر از زنان غیرفعال است. همچنین بین سلامت روانی زنان شرکتکننده در ورزش همگانی با مدت فعالیت ورزشی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین میتوان بیان کرد که وضعیت سلامت روانی زنان فعال در ورزش همگانی بهتر از زنان غیر فعال است.
The aim of this study was to compare the mental health of women participating in public sport with inactive women in Rasht. 100 women participating in sport for all programs and 100 inactive women were selected using random sampling. Based on the results of normality tests for data, non-parametric statistical tests of Mann-Whitneyand Spearman correlation coefficient were used to analyze the data. The results showed that the health status of women participating in public sport are were better than inactive women, and they had less anxiety and sleep disorders than inactive women. The social function of women active women was better than inactive women and their depression was less than inactive women. Moreover, there was a significant relationship between mental health and duration of physical activity in active women. Thus, it can be stated that the mental health status of women participating in public sport is better than inactive women.
خلاصه ماشینی:
اسدی و احمدی (١٣٧٩) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که بین دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار در عوامل سلامت روانی شامل علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب ، کارکرد اجتماعی و افسردگی تفاوت معناداری وجود دارد و در همۀ موارد برتری با دانش آموزان ورزشکار بوده است و این دانش آموزان نسبت به دانش آموزان غیرورزشکار، وضعیت بهتری داشته اند.
نتایج این پژوهش نشان داده است که وضعیت سلامت روانی زنان فعال در ورزش همگانی بهتر از زنان غیر فعال است ؛ و هرچه زنان از نظر بدنی فعال تر باشند احتمال افزایش سلامتی روانی نیز وجود خواهد داشت که با نتایج پژوهش های ابوعمر و همکاران (٢٠٠٤)، گیلیسون و همکاران (٢٠٠٩)، ایمی، هاروی، پاین و برون (٢٠١٠)، سالگوئرو، گارسیا و گارسیا (٢٠١٠)، اصفهانی (١٣٨١)، همائی (١٣٨٦)، بساطی (١٣٨٨) و احمدی (١٣٨٩) همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش ، بهبود و تفاوت در شاخص وضعیت سلامت جسمانی زنان شرکت کننده در ورزش همگانی را نشان می دهد که با نتایج ایمی و همکاران (٢٠١٠)، راس و هایس (٢٠٠٨)، گیلسون و همکاران (٢٠٠٩)، سالگوئرو و همکاران (٢٠١٠)، اسدی و احمدی (١٣٧٩)، موسوی (١٣٨١) و سروی خراشاد (١٣٨٤) و پورآذر (١٣٩١) همخوانی دارد.
بهبود وضعیت کارکرد اجتماعی زنان شرکت کننده در ورزش همگانی نسبت به زنان غیر فعال نیز از دیگر نتایج این پژوهش میباشد که با پژوهش های سالگوئرو و همکاران (٢٠١٠)، اسدی و احمدی (١٣٧٩)، سروی خراشاد (١٣٨٤) و نریمانی و همکاران (١٣٨٦) منطبق است .