خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر،فرهنگ خاص سازمانی کشور ما که انتقاد از مدیران را عملی چندان پسندیده نمیداند،باعث میگردد آنها گرفتار برخی از توهمات شوند و از شناخت واقعی خود بازمانند(الوانی خویشتنشناسی مدیران، 1375) غیبتهای غیرموجه،تاخیر ورودهای مستمر،ترک محیط کار در ساعات موظف، سوانح و ضایعات ناشی از بیتفاوتی و بی دقتی،بهانهتراشیهای مختلف برای شانه خالی کردن از مسئولیت و دهها حرکت مشابه، رفتارهایی هستند که در بسیاری از سازمانها بهویژه سازمانهای بوروکراتیک جامعه ما به صورت الگوهای مسلط خودنمایی کرده و گاهی به صورت هنجار درآمدهاند.
قوانین و مقررات به طور سلیقهای و تصمیمگیریها مقطعی و صرفا براساس باورهای شخصی و با معیارهای کلاسیک اتخاذ می گردد و در این میان بهره گیری از توامندیهای افراد و سوقدادن آنها به سوی یک هدف مشترک بدون ارتباط با نگرش و سبک مدیریت مدیران نیست.
(طوسی،1377) با توجه به اینکه در کنار عامل فرهنگی، عوامل تکنولوژیک،اجتماعی،سیاسی و اقتصادی به عنوان عوامل تشکیلدهنده محیط خارجی و از سوی دیگر شرایط حاکم در داخل سازمان در کنار بلوغ و نگرش افراد در هر سازمانی حائز اهمیت است اما درک و بینش مدیر به عنوان رأس هرم یک سازمان در بهرهوری مطلوب و توانائیها و ظرفیتهای عوامل یاد شده میتواند به راهبردی و هدایت این عوامل در جهت تحقق هدفهای گروه و سازمان منجر گردد.
اگر انسان به هدفها و وظایفی که عهدهدار است معتقد نباشد هر مقدار پرداخت مالی نمیتواند کارکنان را تا بیشترین امکان به تلاش و کار دلسوزانه وادارد و تا وقتی باورها همسو نشود پرداخت حقوق و مزایای بیشتر مسکنهایی کم دوام خواهند بود (میرسپاسی،فصلنامه مدیریت دولتی شماره 29-30) در بررسی اجمالی از فراگرد مشارکت و مقوله بهرهوری درخواهیم یافت که در واقع عوامل موثر و شکلدهنده که بهبود بهرهوری را در سازمان برمیگیرند یعنی آموزش، انگیزش،مشارکت ارکان اصلی مدیریت مشارکتجو محسوب میشوند.