چکیده:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﻫﺪف ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ اﺿﻄﺮاب و اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﻣﺎدران ﺷﺎﻏﻞ و ﻏﯿﺮ ﺷﺎﻏﻞ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺘﺎﯾﺞ آزﻣﻮن ﺗﺮﺳﯿﻢ ﻧﻘﺎﺷﯽ اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﺷﻬﺮ ﺑﻨﺪر ﻋﺒﺎس در ﺳﺎل 1395 ﺑﻮد. روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﯿﺮی در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺼﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺳﺎده ﺑﻮد و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﯾﻦ روش ﺗﻌﺪاد 30 ﻧﻔﺮ از ﮐﻮدﮐﺎن دارای ﻣﺎدران ﺷﺎﻏﻞ و 30 ﻧﻔﺮ از ﮐﻮدﮐﺎن دارای ﻣﺎدران ﻏﯿﺮ ﺷﺎﻏﻞ ﺑﺼﻮرت ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﮔﺮوه ﻧﻤﻮﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ازﻧﻮع ﻋﻠﯽ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ای ﺑﻮد. ﺑﺮای ﺟﻤﻊ آوری داده ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻣﻘﯿﺎس ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻈﺮ ﺷﺪه اﺿﻄﺮاب آﺷﮑﺎر ﮐﻮدﮐﺎن رﯾﻨﻮﻟﺪز و رﯾﭽﻤﻮﻧﺪ، ﭘﺮﺳﺶ ﻧﺎﻣﻪ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﮐﻪ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ ﮐﻮاﮐﺲ و آزﻣﻮن ﺗﺮﺳﯿﻢ آدﻣﮏ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫﺎ ازآزﻣﻮن ﺗﺤﻠﯿﻞ وارﯾﺎﻧﺲ ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐﯿﺮه اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ و اﺑﺰار آﻣﺎری spss ﺑﮑﺎر رﻓﺖ. ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻧﺸﺎن داد ﺑﯿﻦ دو ﮔﺮوه در ﻣﺘﻐﯿﺮ اﺿﻄﺮاب و اﻓﺴﺮدﮔﯽ از ﻧﻈﺮ آﻣﺎری ﺗﻔﺎوت ﻣﻌﻨﯽ دار اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﯽ ﺗﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ اﺷﺘﻐﺎل ﻣﺎدران از ﻋﻮاﻣﻞ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻨﻨﺪه اﺿﻄﺮاب و اﻓﺴﺮدﮐﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﻣﯽ ﺑﺎشد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به مطالب فوق الذکر پژوهش حاضر بدنبال پاسخ به این سوال است که آیا اضطراب و افسردگی کودکان مادران شاغل و غیر شاغل با استفاده از نتایج آزمون ترسیم نقاشی تفاوت دارد؟ اهمیت و ضرورت انجام تحقیق شادابی، نشاط و احساس خوشبختی یکی از موهبت های الهی است که در سایه ی تندرستی و سلامت روانی به انسان عطا شده است .
از طرفی زنان شاغل در پرداختن به کارهای خانه شیوه های متفاوتی از مادران غیرشاغل به کار م برند و راه هایی را جستجو میکنند تا زمان با کودک بودن را افزایش دهند (روزهایی که سرکار نیستند سعی میکنند زمان بیشتری را با کودکان خود صرف کنند و به این شکل غیبتشان را جبران میکنند، فاکتورهای دیگر شامل نگهداری بچه ها توسط جانشین مادر مثل مادربزرگ و پدربزرگ یا خواهر و برادرهای بزرگتر) به عنوان یک نتیجه گیری کلی اشتغال مادران به تنهایی قدرت پیش بینی اختلالات روانی و رفتاری را در کودکان ندارد و به نظر میرسد عوامل درون گروهی متعددی از جمله سن کودک هنگام جدایی روزانه از مادر، طول مدت جدایی روزانه (تمام وقت یا نیمه وقت )، نوع مراقبت اعمال شده در غیاب مادر، کیفیت مهدکودک یا مراکز مراقبت روزانه ، چگونگی رفتارهای جبرانی مادر هنگام بازگشت به منزل ، سبک والدگری مادر و پدر، میزان مشارکت پدر در مراقبت از کودک در غیاب مادر، در این مسئله دخیل باشد؛ پس به این ترتیب در تبیین این فرضیه میتوان بیان نمود که تعارض کار و خانه که مادران شاغل در مقایسه با مادران غیر شاغل تجربه میکنند و همچنین اضطراب کاری که مادران شاغل دارند و این امر باعث میشود که کودکان هم از طریق یادگیری، اضطراب را تجربه کنند و در موقعیت های مختلف یاد بگیرند."