چکیده:
عقلانیت، حاکمیت عقل و منطق انسانی در سازماندهی روابط اجتماعی است و عقلانیت سیاسیِ مبتنی بر حق و تکلیف، باور مبتنی بر خِرد مردم به تعامل سازنده و مفید با زمامدار و جامعه سیاسی در چارچوب ادای حقوق و ایفای تکالیف است. از آنجا که عقلانیت سیاسی در شکلی نظاممند، زمانی محقّق میگردد که مبتنی بر آگاهی کـافی باشد، این مطالعه کوشیده است مؤلّـفههای حقوق زمامـدار بر مردم را بر اسـاس نظام حـق و تکلیفِ نهجالبلاغه، معرفی نماید. این هدف، با رویکرد کیفی مبتنی بر منـطق استقرا و متکی بر اسـتراتژی داده بنیاد بهگونهای اکتشافی دنبال شده است. ضرورت بحث آن است که هر اندازه مردمان یک کشور، حقوق زمامدار و تکالیف خود در قبال وی و نظام سیاسی حاکم را بهتر بشناسند، تعاملی خردمندانهتر با او و جامعۀ سیاسی برقرار میکنند. نتایج تحقیق نشاندهندۀ آن است که بصیرت، ثبات، جهاد در راه خدا، مسئولیت اجتماعی، اطاعت و حمایت از زمامدار، بارزترین مؤلّفههای عقلانیت سیاسی مردم است که نهجالبلاغه به دست میدهد.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحقیق نشان دهندة آن است که بصیرت ، ثبات ، جهاد در راه خدا، مسئولیت اجتماعی، اطاعت و حمایت از زمامدار در امور مطابق حق ، بارزترین مؤلفه های عقلانیت سیاسی مردم از منظر نهج البلاغه است .
(12 ضمن آن که مقایسۀ مطالب این تحقیق با دیدگاه های دیگران راجع به عقلانیت سیاسی، ژرف نگری نهج البلاغه در مسؤولیت اجتماعی سیاسی انسان را نشان میدهد؛ چنان که افرادی چون هانتینگتون ، عقلانیت سیاسی را حاکم شدن عقل انسان بر مقدرات الهی دانسته اند؛ یعنی انسان به مرحله ای از رشد عقلانی میرسد که دیگر از تقدیر الهی و نظر خالق خود، بینیاز است .
2. Obligation جدول ١: تکالیف مردم در قبال حقوق زمامدار در تعامل سیاسی ردیف تکالیف مردم شواهد 1 پرهیز از تفرقه و فتنه پس از بیعت مردم با ابوبکر، عباس و ابوسفیان نزد امام (ع ) آمدند تا با وی به خلافت بیعت کنند، امام (ع ) خطاب به آنان فرمود: «مردم از گرداب های بلا با کشتیهای نجات برون شوید و به تبار خویش منازید و از راه بزرگی فروختن به یک سو روید که هر که با یاوری برخاست روی رستگاری بیند و گرنه گردن نهد و آسوده نشیند که - خلافت بدین سان همچون - آبی بدمزه و نادلپذیر و لقمه ای گلوگیر است و آن که میوه را نارسیده چیند همچون کشاورزی است که زمین دیگری را برای کشت گزیند» (خطبه /٥).