چکیده:
بررسی کارایی بخش های مختلف اقتصادی به خصوص بخش صنعت ، همچنین بررسی عوامل تاثیرگذار بر کارایی در این بخش ، یکی از مهم ترین مباحث اقتصادی است . روش های مختلفی برای اندازه گیری کارایی فنی به کار می رود که یکی از آنها روش تحلیل تابع مرزی تصادفی است . در این روش با بهره گیری از فن های اقتصادسنجی ، مرز کارایی تولید تخمین زده می شود و عملکرد بنگاه ها در مقایسه با این مرز کارایی سنجیده می گردد. در این پژوهش با استفاده از آمار و اطلاعات کارگاه های پنجاه نفر کارکن و بیشتر طی سال های ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۰، توابع تولید مرزی تصادفی برای بخش صنعت و بر حسب استان های کشور برآورد شد و با استفاده از این توابع مرزی ، میزان کارایی فنی به طور نسبی در هر یک از استان ها مشخص گردید. علاوه بر این ، اثر نسبت مدیریت و نسبت مالکیت دولتی و همچنین تعداد بنگاه های فعال به عنوان سه متغیر محیطی اثرگذار بر ناکارایی این صنایع در استان های کشور بررسی گردید. به این ترتیب تصویری مقایسه ای از کارایی فنی و عوامل موثر بر ناکارایی در کشور به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد میانگین کارایی فنی برآورد شده ۷۹/۵۶ درصد بوده و استان های تهران دارای بیشترین و کهگیلویه و بویراحمد دارای کمترین میانگین کارایی فنی هستند. عامل مدیریت دولتی اثر منفی و دو عامل مالکیت دولتی و تعداد بنگاه ها اثر مثبتی بر کارایی فنی این صنایع داشته است .
خلاصه ماشینی:
"به طور کلی علاوه بر دو نهاده نیروی کار و سرمایه که در تئوری ها به عنوان نهاده های اصلی مورد طرح هستند، دو نهاده مواد خام و لوازم بسته بندی و همچنین میزان سوخت های مصرفی در این صنایع ، ارقام نسبتا بالایی را در سطح استان ها به خود اختصاص داده اند و نسبت آنها به میزان تولید رقم قابل توجهی بوده ، بنابراین از عوامل اصلی در رشد تولید هستند.
٥ا٨ز٩ج١)مله متغیرهای محیطی غیرتصادفی که می تواند بر روند تولید تأثیر بگذارد، می توان به روش تحلیل مرزی تصادفی ارایه گردیده است ، مدل هایی ارایه شده که علاوه بر اندازه گیری کارایی امکان محاسبه و بررسی اثرات متغیرهایی پارامترهای قسمت قطعی مرز تولید و همچنین منجر به پیش بینیهای تورش روادوررش مکباریدایارگهرمییفیروبنتیب(سممم٩٩رغاگبسردهدیفوفت ررض داواغتات زویورزووش ردهسورلشهیدل این ت رت یروابرقو) .
Reifschneider & Stevenson در بین همه این مدل ها، مدل بتیس و کوئلی (۱۹۹۵) مدلی است که علاوه بر امکان محاسبه اثر متغیرهای محیطی ، برای حالت داده های پنل تعمیم یافته است .
نتایج حاصل از تخمین ها نشان می دهد که طی دوره مورد بررسی ، صنایع بزرگ کارخانه ای در اکثر استان های ایران از کارایی نسبی خوبی برخوردار است و طی این دوره که از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۹۰ مورد بررسی قرار گرفته ، به ترتیب استان های تهران (شامل تهران ، قم ، قزوین و البرز)، مرکزی ، خراسان (رضوی ، شمالی و جنوبی )، کرمان و یزد به طور نسبی از کارایی بیشتری برخوردارند است که تمامی ضرایب متغیرهای توضیحی مدل ناکارایی فنی مخالف صفرند."