چکیده:
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ روﻧﺪ رو ﺑﻪ رﺷﺪ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت و ﮔﺴﺘﺮش رﺳﺎﻧﻪ ﺷﻬﺮی و از ﺳﻮﯾﯽ ﺑﺮای ﺣﻔﻆ ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﻣﻌﻤﺎری ﻏﻨﯽ اﯾﺮاﻧﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮑﯽ از ﻋﺎﻣﻞ ﻫﺎی رﺷﺪ ﺟﻮاﻣﻊ ﺑﺸﺮی، از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻠﻔﯿﻖ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻌﻤﺎری اﯾﺮاﻧﯽ-اﺳﻼﻣﯽ ﻧﻈﯿﺮ ﻣﺮدم داری، وﯾﮋﮔﯽ های ﺑﻮﻣﯽ و ﻣﺼﺎﻟﺢ، ﻧﺤﻮه ﻣﻌﻤﺎری و.... ﺑﺮای ﺗﺮوﯾﺞ و اداﻣﻪ دادن ﻣﺮﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﻨﻄﻘﻪ، ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺗﺮوﯾﺞ و ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺮاﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ اﻣﺮی ﺿﺮوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ رﺳﺪ. اﻟﮕﻮی ﺗﺮوﯾﺞ "رﺳﺎﻧﻪ ﺷﻬﺮی ﺑﺎ ﻣﻌﻤﺎری اﯾﺮاﻧﯽ" ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راﻫﺒﺮد ﺗﺤﻘﻖ اﻓﺰاﯾﺶ ﺟﺬب ﻣﺮدم ﺑ ﻣﺮاﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ و ارﺗﻘﺎ ﻣﻌﻤﺎری ﻣﺮاﮐﺰ ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺎل ﻫﺎی اﺧﯿﺮ ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﻫﺪف از اﯾﻦ اﻟﮕﻮ ﺧﻠﻖ ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺳﺖ ﺑﺎ ﮐﺎرﺑﺮی ﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ و ﮐﺎرﺑﺮدی ﺗﺎ ﺣﺪودی ﺧﻮد ﮐﻔﺎ، ﺑﺎ اوﻟﻮﯾﺖ ﺟﺬب اﻓﺮاد و راﻫﻨﻤﺎﯾﯽ آن ﻫﺎ ﺑﻪ ورود ﺑﻪ ﯾﮏ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﻀﺎﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺗﺮوﯾﺞ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺟﻤﻌﯽ و ﺟﺬاب ﺟﻬﺖ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﻃﺮح و ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻋﻤﻮﻣﯽ. از اﯾﻦ رو اﻟﮕﻮی "رﺳﺎﻧﻪ ﺷﻬﺮی" ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راﻫﺒﺮدی ﺟﻬﺖ ﺟﺬب اﻓﺮاد ﻣﻨﻄﻘﻪ در ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺑﺎ ﺑﺎﻓﺖ ﻣﻮﺟﻮد و ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ ﻫﺎی ﻣﺤﯿﻄﯽ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﯽ ﮔﺮدد. آﻧﭽﻪ در ﭘﮋوﻫﺶ ﭘﯿﺶ رو دﻧﺒﺎل ﻣﯽ ﮔﺮدد ، اراﯾﻪ ی اﻟﮕﻮی ﻣﻨﺎﺳﺐ در راﺳﺘﺎی ﺗﺤﻘﻖ ﺟﺬب اﻓﺮاد و اﯾﺠﺎد ﻣﺮﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﻬﺮه ﮔﯿﺮی از ﻣﻌﻤﺎری ﻏﻨﯽ اﯾﺮاﻧﯽ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ دو ﺳﻮﯾﻪ از ﮐﻞ ﺑﻪ ﺟﺰء، در ﻓﺮاﯾﻨﺪی از ﺟﺰء ﺑﻪ ﮐﻞ اﺳﺖ. ﺑﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﮐﻪ در ﺑﺨﺶ ﻧﺨﺴﺖ، ﭘﺲ از ﻣﺮورﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺮﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ، ﻣﺮﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ و ...، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻬﻀﺖ ﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ رﺳﺎﻧﻪ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ روﯾﮑﺮد اﺻﻠﯽ پژوهش، به مرور متون نظری مرتبط با الگوی "معماری ایرانی" به عنوان استراتژی تحقق ترویج معماری منطقه و استخراج اصول ﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ آن ﻣﯽ ﭘﺮدازد و در ﺑﺨﺶ دوم ، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺿﻮاﺑﻂ ﻃﺮاﺣﯽ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎی ﻣﺮاﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ و ﻫﻤﺴﺎز ﺑﺎ اﻗﻠﯿﻢ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻫﺴﺘﻪ اوﻟﯿ رد ﺗﻮﺟﻪ ﻗﺮار ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. در ﮔﺎم ﺑﻌﺪی ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺑﺴﺘﺮ ﻃﺮاﺣﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﮑﺎت ﻣﻮردی ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺎﯾﺖ ﻣ رد ﻧﻈﺮ ﻃﺮاﺣﯽ از ﻧﻈﺮ وﯾﮋﮔﯽ ﻫﺎی اﻗﻠﯿﻤﯽ و ﻋﻮاﻣﻞ ﻃﺒﯿﻌﯽ و ... ، ﺟﺪول ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ.
ﺑﻌﺪ از اﻧﺠﺎم ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﻓﻮق وارد ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﺮﮐﺰ رﺳﺎﻧﻪ ﺷﻬﺮی ﮔﺮدﯾﺪه، اﺑﺘﺪا ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﻪ رواﺑﻂ ﻓﻀﺎ و ﺗﻨﺎﺳﺒﺎت آﻧﻬﺎ و رﺳﻢ ﻧﻤﻮدار ﺣﺒﺎﺑﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﺳﭙﺲ ﭘﻼن از آن اﺳﺘﺨﺮاج ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ و ﻧﻬﺎﯾﺘﺎ ﺷﺎﮐﻠﯿﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
"علت این مشکل را باید در عوامل گوناگون مانند ضعفهای نظارتی، ضعفهای آموزشی و فرهنگی، اهمال کاریهای برخی طراحان و پیمانکاران ، اغماض نابجای گروهی از کارفرمایان ، بومی نبودن مصالح و عدم تطبیق آن با شرایط ایران ، عدم استفاده اصولی و صحیح از امکانات و مصالح جدید، منطبق نبودن طرحهای جدید با فرهنگ ایرانی و اسلامی از زوایای مختلف مانند: شرایط اقتصادی، تحولات فرهنگی و تغییر سلایق عمومی و امثال آن مورد بررسی قرار داد اما قطعا برداشت نادرست از خلاقیت و نوآوری در طراحی ساختمانها را می توان به عنوان یکی از عوامل اصلی این نابسامانی ها و آشفتگی ها محسوب نمود زیرا به نظر می رسد به رغم دانش جدید و تجارب ارزشمند موجود و قابل دسترس ، برای بسیاری از طراحان و مهندسین این عرصه ، از مفهوم نوآوری و خلاقیت ، تنها ارائه یک طرح متفاوت از اهمیت برخوردار است بدون آنکه سایر ضوابط و معیارهای علمی، عرفی و ارزشی مورد توجه قرار گیرد.
این در حالی است که در معماری ایرانی و اسلامی برخلاف معماری مدرن ، جلوه های هنری، بصری و معنوی نیز در طراحی و ساخت از اهمیت ویژه برخوردار بوده و به موازات آن ، سایر عوامل و الزامات فعالیت در این عرصه از جمله : استفاده بهینه و کامل از فضای در اختیار، بومی بودن مصالح و تناسب آن با شرایط اقلیمی، حفظ یا جلوگیری از ورود سرما و گرما، جهت تابش نور خورشید و روشنایی مناسب و حتی موضوعاتی مانند: انعکاس صدا، مسیر باد و جریان هوا در داخل ساختمان یا قبله نیز بطور کاملا ماهرانه ومنطقی مورد توجه قرار می گرفته است (امیری ،١٣٨٤)."