چکیده:
برخی از واژگان قرآن هرچند جزء واژگان غریب به شمار نمیآیند، ضروری است بهخاطر کاربرد در معانییا مصادیق گونهگون،بهصورتدقیق و جامع بررسی شوند. واژۀ «سلطان» اینگونه است. این واژه به سبب کثرت کاربرد در آیات قرآن (37 بار) دربارۀ مفهوم و مقصود آن در پارهای از کاربردهایش (نک: نساء/53، روم/35، قصص/35، إسراء80/، الرّحمان33/، حاقه/28-29) اختلاف دیدگاه وجود دارد. در این پژوهش کوشش شده است، معنای لغوی سلطان بر اساس دیدگاه لغویان بازشناسی شود. سیر تاریخی کاربرد واژه سلطان از دوره پیش از اسلام تا زمان کاربرد آن به صورت لقب برای فرمانروایان بررسی شود و کاربردهای مختلف واژه «سلطان» در آیات قرآن بازکاوی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، دیدگاههای مفسران دربارۀ معانییا مصادیق مختلف این واژه در آیات قرآن، سنجیده شود. نتیجه آنکه واژه سلطان در قرآن کریم در دو حیطه کلی معنایی «برهان» و «قدرت» به کار رفته که هریک از این دو حیطه، مصادیق مرتبط دیگری را همچون «بهانه و دستاویز»، «عذر موجه»، «معجزه» و «هرگونه سلطه و برتری و نفوذگری و بسط ید» را دربرمیگیرد.
خلاصه ماشینی:
نکته توجهبرانگیز آنکه برخی از واژهشناسان برای واژه سلطان، مصداق «حجت» را اصیلتر از مفهوم «سلطه و غلبه و قهر» دانستهاند؛ بنابراین مدعی شدهاند که به فرد زمامدار نیز ازآنرو سلطان گفته شده که وی «حجت خداوند در روی زمین است!» (ابن منظور، 1414، ج7، ص321؛ زبیدی، ج10، ص292).
البتهمطابقبرخی گزارشها کاربرد واژه سلطان که لقب امرای اسلامی است سابقهای بیش از این دارد و به پیش از سلطان محمود باز میگردد؛ چنانکه ابن خلدون چنین لقبی را برای جعفر برمکی (م187ق)5و دربارۀ آل بویه (320-447ق) ذکر کرده است (854keramers, 1997, v9, pp849-).
بررسی کاربرد واژه سلطان در آیات قرآن، نشاندهندۀ آن است که علاوه بر واژگان فوق این کلمه نیز در مفهوم معجزه به کار رفته است.
علامه طباطبایی ضمن پذیرش این مفهوم، فرض دیگری را نیز مطرح میکند، وی میگوید: «سلطان» آن برهان و حجتی است که بگومگو را قطع میکند و بر عقول و افهام مردم تسلط پیدا میکند؛ بنابراین کلمه «سلطان» هم شامل معجزه میشود و هم شامل حجت عقلیهای که بر عقل بشر چیره میشود و عقل را ناگزیر از پذیرفتن مدعای طرف میسازد و بر فرض که منظور از سلطان چنین معنای وسیعی باشد، قهرا عطف کلمه «سلطان» بر کلمه «آیات» از قبیل عطف عام بر خاص خواهد بود و بعید نیست که مراد از ارسال موسی با سلطان مبین این باشد که خدای سبحان آن جناب را بر اوضاع جاری میان او و میان آل فرعون مسلط کرده بود...
بدینسان هرچند که در یک نگاه کلی و کلان، مفهوم واژه سلطان در این نمونهها نیز بسان آیات بخش اول، تأویلپذیر به مفهوم برهان و حجت است؛ لکن برهان دارای مصادیق گستردهای است که در اینجا سلطان به نوع خاصی از برهان که همان «معجزه» باشد، اشاره دارد و آن برهان و حجتی است که بگومگو را قطع میکند، بر عقول و افهام مردم تسلط پیدا میکند (نک: طباطبایی، همان، ج10، صص570-571).