خلاصه ماشینی:
"آنچه زین پس در این ستون تقدیمتان میکنیم، آوای عشق دلهایی است که در راه طلب محبوب سوخته است؛ نکتهها، درسها و اسرار بندگی را از لابه لای یاد و خاطرات آنها میجوییم تا راهی داشته باشیم به سوی آسمان...
و او محبوب بود نزد خدا که وقتی حاضر بود در میان مردم، نشناختندش مگر عده قلیلی که از زمره شاگردانش بودند و اینک نیز که از میان مردم رفته است؛ باز هم ناشناخته مانده است و مستور...
###قــوم دیـگر سـخت پنهان مـیروند #شهره خلـقان ظـاهر کـی شـوند؟ #این هـمه دارند و چـشم هـیچ کس #بر نیفتد بـرکـیاشـان یـک نـفس #هـم کـرامتشان هم ایشان در حرم #نامـشان را نــشنـونـد ابـدال هـم## نمازهایش عاشقانه بود و عارفانه که اشک به آرامی پهنای صورتش را میپوشاند و بیصدا بر گونههایش میلغزید و فقط خودش میدانست و خدا که چه حال منقلبی داشت، وقتی سر از سجده بر میداشت..."