خلاصه ماشینی:
سر راه کسی مینشیند که در صراط مستقیم باشد؛ یعنی تا وقتی در راهیم، از چپ و راست و بالا و پایین بهمان حمله میکند!...
([قال فبما أغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم * ثم لآتینهم من بین أیدیهم و من خلفهم و عن أیمانهم و عن شمائلهم و لا تجد أکثرهم شاکرین])( 3 )؛ «گفت: پس به خاطر اینکه مرا به بیراهه افکندی، من هم برای [گمراهی] آنها حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست.
* گفتن «نمیدانم» و «بلد نیستم» چرا اینقدر باید برایمان سخت باشد؛ آنقدر که هزار راست و دروغ و آسمان و ریسمان به هم ببافیم، ولی یک کلمه نگوییم نمیدانم؟!
* یادت باشد وقتی با کسی دوست میشوی، آنقدر به او اعتماد نکن که هر چه داری و نداری، بگذاری کف دستش!