چکیده:
سران بابیت و بهائیت برای اثبات حقانیت خود، دست به دامان سیر تکامل بشر شده و مدعی دین جدیدی هستند که نیازهای تازه بشر تکاملیافته را پاسخ میگوید. آنان با کاربست تاویلگرایی در پی اثبات مهدویت علیمحمد شیرازی (باب) و نبوت حسینعلی نوری(بهاء) هستند و ادعاهایی را بیان میکنند که به گمان خود تازگی دارد؛ این جریان سیاسی _ مذهبی با رویکرد به جهانبینی باطنی، در پی ارائه سخنانی تازهاند؛ لیکن این نوشتار، دیرینه جهانبینی باطنی این جریان را بررسی کرده و پیشینه ادعاهای آنان را در تاویلگرایی و استناد به متون و آموزههای دینی بیان میکند تا به خوبی روشن گردد که نگاه تاویلگرایانه و باطنی بهائیان به عالم شریعت و تکوین، ریشه در جریانهای باطنی شیعه دارد و در حقیقت ادعای به ظاهر تازه سران بابیت و بهائیت بازگوی سخنان کهنه پیشینیان است.
Babi and Baha’i’s leaders have resorted to the invocation of human evolution in order to prove their legitimacy and claimed a new religion which responds to the new needs of the evolved human. They have tried to prove the Mahdism of Ali Muhammad Shirazi (Bab) and the Prophecy of Hussey Ali Nouri (Baha) with the application of interpretation orientation، and expressed the claims which they have thought were new. This political-religious movement with an spiritual worldview approach is looking for the presentation of new words; thus، the current paper has investigated the background of the spiritual worldview of this movement and expressed the background of their claims in the interpretation orientation and the reference to the religious documents and teachings so it becomes clear that the interpretation-oriented and spiritual view of the Baha’ism to the world of religion and creation is rooted in the Shi’ite spiritual movements and in fact، the apparently new claim of the leaders of Babism and Baha’ism is the repetition of the old words of the ancestors.
خلاصه ماشینی:
"آنان با کاربست تأویلگرایی در پی اثبات مهدویت علیمحمد شیرازی (باب) و نبوت حسینعلی نوری(بهاء) هستند و ادعاهایی را بیان میکنند که به گمان خود تازگی دارد؛ این جریان سیاسی _ مذهبی با رویکرد به جهانبینی باطنی، در پی ارائه سخنانی تازهاند؛ لیکن این نوشتار، دیرینه جهانبینی باطنی این جریان را بررسی کرده و پیشینه ادعاهای آنان را در تأویلگرایی و استناد به متون و آموزههای دینی بیان میکند تا به خوبی روشن گردد که نگاه تأویلگرایانه و باطنی بهائیان به عالم شریعت و تکوین، ریشه در جریانهای باطنی شیعه دارد و در حقیقت ادعای به ظاهر تازه سران بابیت و بهائیت بازگوی سخنان کهنه پیشینیان است.
نقد تقویم بدیع که بر اساس بخشنامه بیتالعدل رسما مبنای تاریخ بهائیان قرار گرفت،(پیام ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۴ به محافل روحانی ملی) همچون روزشمار پسیخانیان مبنای علمی و طبیعی ندارد؛ برخلاف تقویم شمسی و قمری که مبنایی طبیعی و علمی دارد، زیرا مدت زمان یک ماه، تقریبا برابر است با مدت زمانی که کره ماه یک دور کامل به دور کره زمین میچرخد و این زمان همان حدود ۳۰ روز است، از اینرو روشن نیست که مبنای قسمت ماه و سال در بهائیت چیست؟ آیا صرف تقسیم سال بر اساس یک عدد میتوان تقویم ساخت؟ هیچ یک از ادیان الهی تا کنون چنین ضعفی از خود نشان ندادهاند، زیرا شریعت الهی از فرامین و قوانین الهی سرچشمه میگیرد و خدای سبحان، علیم و حکیم است و کار بیهوده انجام نمیدهد."