چکیده:
اگر یک مدیر یا رهبر، بخواهد موثر وافع شود، باید مهارت های مربوط به تفکر استراتژیک خود را بهبود بخشد.تفکر استراتژیک، فرآیندی است که طی آن، مدیر یا رهبر می آموزد که چگونه آرمان تجاری خود را به وسیله کارگروهی و تفکر اعتقادی، تعریف نماید. تفکر استراتژیک، ابزاری است که به مدیران کمک می کند تا با تغییرات روبرو شده و برای ایجاد تحول، برنامه ریزی نموده و فرصت های جدید را خلق نمایند.
خلاصه ماشینی:
در حقیقت،تفکر استراتژیک بر برنامهریزی و مدیریت استراتژیک تأثیر حیاتی دارد،چرا که شناخت متغیرهای فرصتها و تهدیدات،نقاط قوت و ضعف و استراتژیهای منتج از آنها تحت تأثیر قدرت فکر استراتژیستهای یک سازمان بوده و از طرفی،اجرای استراتژدی نیز بدون تفکر استراتژیک،بدرستی انجام نخواهد شد.
قوت و ضعف تفکر استراتژیک را میتوان در موارد زیر جستجو کرد: -آیندهنگری مداوم،کمال گرائی و تمرکز بر روی عوامل کلیدی (کلاننگری) -تخصیص زمانی برای فکر کردن در خوصص موضوعات مربوط به آینده،حیاتی،محیطی و کلان سازمانی.
-تجربه قبلی در برنامهریزی یا تفکر استراتژیک -منابع و زمان در دسترس -چرخه زندگی شرکت( Cycly Company The ) -سایر عوامل آینده تفکر استراتژیک برنامهریزی و مدیریت استراتژیک،استراتژیهای لازم برای رسیدن به هدفهایی که در راستای مأموریت سازمان میباشند را تعیین میکنند ولی در اجرای این استراتژیها وجود تفکر استراتژیک ضروری است.
بهبود تفکر استراتژیک در قالب یک الگوی ساده برای بهبود تفکر استراتژیک،پنج معیار مختلف را باید مورد توجه قرار داد: 1-سازمان:سازماندهی کسب و کاری که در آن فعالیت مینماییم شامل عناصر مختلفی است که عبارتند از ساختار سازمانی( Structure Organiztional )و منابع( Resources )شامل افرادی که در کارهای مختلف بکار گرفته میشوند.