خلاصه ماشینی:
"*** با توجه به اهمیت فیلسوفان آلمانی و دراساس فلسفه در حوزههای آلمانی زبان آیا میتوان صورتبندی روشنی به لحاظ تاریخی از نظریههای آنها در باب تئاتر پیدا کرد؟ از عصر رنسانس به بعد پیوسته در تئاتر آلمان اندیشههای فلسفی مطرح بوده است.
شیلر که تقریبا تا چند سال پایانی عمر خود در حال گریز بود، نگاهی فلسفی به زیباشناسی و تاریخ دارد و الهامبخش بسیاری از بزرگان تئاتر در دوره های بعدی بوده?اند.
بسیاری از نویسندگان آلمانی از خود لسینگ و شیلر و گوته تا بوشنر، برشت، دورنمات و فریش از نمایشنامهنویسانی محسوب میشوند که آثارشان فلسفی نامیده میشود و هر کدام یا فیلسوف بودند و یا تفکرشان درباب کارکرد تئاتر مایه?های فلسفی مهمی داشته است، آیا میتوان تأثیری مشخص از آنها در فلسفه پیگرفت و ارتباطی بین آنها و فلسفهها و فیلسوفان زمانهشان پیدا کرد؟ اصولا بسیاری از نمایشنامهنویسان مطرح آلمان با نگاهی فلسفی به جهان هستی آثار خود را نگاشته?اند."