خلاصه ماشینی:
"نویسنده در ادامه مقاله از قول فکوهی چنین مینویسد: فکر میکنم که این طرح بحث که سنت را مقابل مدرنیته قرار بدهیم، درست نباشد چنانکه این نوع نگاه را در سنتهای تاریخی میتوان دید.
نکته دوم اینکه وگلین تجدد را صورتی از آگاهی میداند و در طرح مرحلههای تاریخ، از دورههای اسطورهای، دوره جهش وجودی و دوره تجدد، صحبت به میان میآورد؛ به این نوع نگاه به تجدد، نقدهای مفصلی وارد شده و از آن جمله این است که؛ تا چه میزان جبریت آگاهی در تاریخ اثرگذار است؟ پیش از هر چیز باید دانست که آرای وگلین نقدی درونی از تجدد نیست.
این ظهورات وجود در یک مقطع، به یک ساختار جدید برای زیست انسانی دست پیدا میکند که این مقطع، همان تفکیک معنا از ماده است، ولی از طرفی این بحث، نظری نیست بلکه صورت زندگی آنها از سطح تعیین تا سطح مباحث نظری، صورت غلط و بدعتآمیزی از این نوع نگاه است."