خلاصه ماشینی:
"»1 هنگامی که بزرگسالی مسلط به ادبیات فارسی و ادبیات جهان،فغانش از خواندن متنهای ترجمه ادبیات بزرگسالان،چنین بلند میشود،به راستی کودک یا نوجوان بیپناه ما از دست ترجمههای شکسته بسته و مغلوط و مخدوش،باید به کی و کجا پناه ببرد؟البته،جای شکرش باقی است که چه در ادبیات بزرگسال و چه کودک و نوجوان،هستند مترجمانی که مایهء آبروی ادبیات این کشورند و با آگاهی و فرهیختگی،چه در انتخاب کتابها و چه در ترجمهء آثار،خلاقیت و توانایی خود را نمایان میکنند که وجودشان مغتنم و کارشان دست مریزاد دارد.
خانم سوزان بسنت( Bassnett Susan )،استاد دانشگاه وارویک ( Warwick )انگلستان،در حاشیهء یک سمینار بین المللی،در مصاحبهای با عنوان«ترجمه شکلی از گفتوگو» Translation as a ) ( Form of Negotiation میگوید:«ترجمه سربهسر گفتوگوست؛گفتوگویی است میان دنیای اصلی نویسنده و دنیای خواننده»2و میافزاید:«قواعد گوناگونی برای ترجمه وجود دارد که در هر فرهنگ و هر زمان،به گونهای به کار میآید.
»12 و سپس ترجمه مکانیکی و وفاداری اکید واژگانی را«ترجمه صوری»میداند و مینویسد: «ترجمه صوری،به صورت کلمه وفادار میماند و در این ترجمه،کلمه هرگز از قالب صوری خودش خارج نـ میشود و طبیعی است که در چنین ترجمهای هیچ نوع تعدیل زبانی صورت نمیگیرد.
»«مبل دیگری»در اینجا هم چون«ضمیر اشاره»عمل میکند و در ترجمه به گونهای آمده که گویا «تختخواب،میز و صندلی»نیز«مبل»هستند و به جز این«مبلها»،«مبل دیگری»در اتاق وجود ندارد که احتمال دارد در متن آلمانی،منظور نویسنده،آن بوده باشد که«در اتاق،به جز تختخواب و یک میز و دو صندلی،از مبل اثری نبود»و یا اگر در زبان آلمانی نیز هم چون انگلیسی Furniture ،علاوه بر مبلمان،معنای«اثاثیه» بدهد،جمله میتواند بدین صورت ترجمه شود: «در اتاق،به جز تختخواب و یک میز و دو صندلی، اثاثیهء دیگری نبود» 7-«برای هر ساعت کارمزد میگرفت."