خلاصه ماشینی:
"حال انطباق یاداشتهای نخست با اثر مورد بحث: -طبیعت انسانی که به فرموده نویسنده،ساخته شده است،تمام هم او را برای راهبردن خویش صرف میکند و در بسیاری صفحات،زندانی برای نویسنده میشود:وارد کردن واژههای گیلکی،خلق کاس آقا که صورت اغراق شدهء ایمان انقلابی از نوع بسیار ساده و باستانی آن است؛امیرحمزه نوجوانی که جز حرافی و پردهدری و زیادهبافی،و تاب خوردن در میان دریای متلاطم حوادث ساختهء نویسنده،کاری ندارد با سکوت گاهگاه جهتدار روستا که در هیچ مرحلهای به تقبیح یا تشویق کس و گروه یا حادثهای نمیشکند و...
5-کلام آخر در معرفی پسران سفیدرود لایههایی چند را برشمردیم،و در گذر از هر لایه سعی کردیم کمی عمیقتر به این اثر نگاه کنیم،اما متاسفانه باید اعتراف کنیم که این داستان تک لایهای است و تمام گفتنیها و شنیدنیهای آن در نقش و نگار پوشش ظاهری آن است.
بیجا نیست که پس از خواندن این کتاب از خود بپرسیم:اگر زمانی این داستان به زبانی دیگر برگردانده شود،آیا بازهم جذابیتهایی خواهد داشت؟ پسران سفیدرود حاصل یک اندیشه است که به شکل یک نظریه مطرح شده است."