چکیده:
تحول در راهسازی شوسه در ایران، از دوره قاجار شروع شد. در این تحول، نقش روشنفکران، قدرت های خارجی و پیوستن ایران به اقتصاد جهانی، بسیار مشهود بود. در این دوره توسعه راهسازی در کشور، به طور مستقیم با اقتصاد، رشد اجتماعی، بهداشتی و در نهایت توسعه و پیشرفت کشور در رابطه بود. ایجاد راه شوسه متناسب با اقتصاد و جمعیت منطقه مازندران، از دوره صفویه به عنوان یکی از اهداف نظام حاکمه مطرح بود تا اینکه در دوره ناصرالدین شاه قاجار(1264-1313هـ.ق)، این طرح عملیاتی شد و راه شوسه مازندران ساخته شد. از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی و در دوران سلطنت ناصرالدین شاه، با رشد جریانهای اقتصادی و سیاسی جهان غرب و پیوستگی روزافزون اقتصاد و سیاست کشورها با یکدیگر، حکومت ایران متوجه نیاز به راههای نوین شد؛ ولی در این راستا مشکلات و چالشهای جدی فراروی شاه قاجار برای ایجاد راههای شوسه وجود داشت که مهمترین آنها نگرانیهای سیاسی و نظامی از ایجاد چنین راههایی بود. راههای جدید میتوانست ساختار سنتی ارتباطات در ایران را به نفع قدرتهای خارجی همسایه تغییر دهد، قدرت قبایل و طوایف ایلی را گسترش داده و در نهایت پایتخت سیاسی کشور را در معرض هجوم نظامی آسانتر قرار دهد. ناصرالدین شاه برای غلبه بر این نگرانیها، سیاست توسعه تدریجی راهها و حرکت توام با احتیاط را در پیش گرفت. وی اولین سعی جدی خود برای ساخت راه شوسه را معطوف به ساخت راه مازندران کرد. زیرا در مازندران، نفوذ قدرتهای خارجی کمتر بود، طوایف رقیب نیرومندی وجود نداشت و طوایف ساکن منطقه روابط تنگاتنگی با دولت قاجار داشتند و از نظر اقتصادی نیز میتوانست پایتخت سیاسی را در مسیر رشد و شکوفایی قرار دهد. در این مقاله مشکلات و فرایند راهسازی شوسه را در منطقه مازندران با تاکید بر سیاستهای داخلی و خارجی ناصرالدین شاه مورد بررسی و تبیین قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی و در دوران سلطنت ناصرالدین شاه ، با رشد جریانهای اقتصادی و سیاسی جهان غرب و پیوستگی روزافزون اقتصاد و سیاست کشورها با یکدیگر، حکومت ایران متوجه نیاز به راه های نوین شد؛ ولی در این راستا مشکلات و چالشهای جدی فراروی شاه قاجار برای ایجاد راههای شوسه وجود داشت که مهمترین آنها نگرانیهای سیاسی و نظامی از ایجاد چنین راه هایی بود.
دولت های روسیه و انگلستان به سرعت در مسیر توسعه زیرساخت های لازم به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی و نظامی خود،به فکر توسعه راه های شوسه و راه آهن خود بودند به طوری که در دوره آغازین حکومت ناصرالدین شاه ، منطقه وسیعی از مرزهای روسیه به وسیله راه به مرزهای ایران وصل شده بود و انگلستان نقشه اتصال مستعمرات خود در هندوستان و افغانستان را بدون ایجاد راه غیر ممکن میدانست به همین دلیل ، سرمایه گذاری های زیادی به وسیله ارتش های این دولت ها برای توسعه راه انجام شده بود(انتر، ١٣٦٩: ٤٣-٤٤؛ اعتمادالسلطنه ، کتابچه امتیازات ، شماره مدرک ٢١٨١٩-١٠).
Albert Joseph Gasteiger (1823-1890) آمل ، همدان ، کرمانشاه ، سیستان ، مشهد و عشق آباد از او استفاده کرد (شیبانی ، ١٣٠١ق : ، برگ ١٠- ٤٠؛ نسخه خطی سفر ناصرالدین شاه به مازندران به نظم ، برگ ١٢؛)١٨٨١ ,Gasteiger هرچند این اقدام کوچک راه سازی مورد استقبال قرار گرفت ؛ ولی با گذشت زمان انتقادات اساسی بر آن وارد شد زیرا در طول این راه ، مشکلات گذشته همچون گردنه های زیاد، شیب تند و عبور از مناطق صعب العبور همچنان باقی مانده بود و مهندس اتریشی به کم کاری و عدم مهارت متهم شد(سرنا، ١٣٦٢: ٤٩؛ محمد مهندس میرزا، ١٣٩٠: ٤٢١)."