چکیده:
تا حدود سال های 1300 خورشیدی مهر بجای امضای امروزی بکار می رفت و هر کس مهر شخصی خود را بر گردن می آویخت که قانونا زدن آن مهر پای هر کاغذی، سند رسمی به حساب می آمد. یکی از رایج ترین مهرها در روستاها، مهر خرمن بود. استفاده از مهر خرمن برای دست نیافتن دیگران به خرمن روستا متداول بوده. بدین صورت که هنگام برداشت خرمن و آماده شدن گندم شمش (گندم آماده) نماینده مالک یا ارباب به سر یکایک خرمن های روستا حاضرشده و با یک مهر چوبی خرمن ها را مهر می کرد که کسی شبانه به خرمن دست درازی نکند. مهرخرمن در ضمانت استحکام خود از پشتوانه قدرت نظام زمین داری برخوردار بود.
در اینجا یک قانون نانوشته و به دفتر نیامده، عرف و سنت روایی یافته و در وجود شیئی متمرکز و متبلور شده بود. چنین بود که مهر بی آنکه چشم و گوش داشته باشد نگهبان بود و علاوه بر پشتوانه نظام حاکم، پشتوانه ایمانی جامعه را نیز با خود داشت. نقش ها و واژه های مقدس و متبرک بر روی انواع مهرها و بر روی مهرهای خرمن چنین کارکردی داشته اند.
ساختمان مهر قطعه چوبی بود که بنا بر دلخواه مالک یا ارباب نام و یا شکلی به روی آن نقش می بست که این نام بایستی از چپ به راست نوشته می شد که هنگام مهر زدن از راست به چپ خوانده شود. من بسیار کوشیدم که انواعی از این مهرها را به دست آورم اما نتوانستم بیش از 5 مورد از این مهر را از نقاط گوناگون ایران بیابم. نکته قابل توجه این است که هر مالک به سلیقه خود سعی می کرد مهر زیبایی را برای روستای خود تهیه کند. در این مقاله از روش مردم نگاری استفاده شده است و علاوه بر مصاحبه با دو تن از مطلعان محلی و دانشگاهی از کتاب هایی که هرچند اندک به این موضوع پرداخته اند نیز استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
رسم بر این بود که به هنگام پاک کردن خرمن، تلی از گندم بر رویهم انباشته میشد که آن را «گندم شمش» مینامیدند، افراد متفرقه و گاهی هم اعضاء بنه از گندم شمش قدری برای خود برمیداشتند و یا بذل و بخشهایی میکردند، روی این اصل یکی از وظایف اصلی دشتبان که نماینده ارباب یا مالک بود، مواظبت از خرمنها بود، دشتبان روزها سوار بر اسب خود خرمنها را سرکشی میکرد و رفتوآمد افراد را زیر نظر میگرفت و هنگام غروب خرمنها را مهر مینمود و صبح روز بعد، قبل از شروع دوباره کار، دشتبان در محل حاضر میشد و با مشاهده این که مهر در شب گذشته نشکسته است، محل مهرهای روی خرمن را شکسته و کار برزگران دوباره آغاز میشد (صفی نژاد، 259:1355).
در بنههای گوناگون هر ده راههایی برای بردن گندم داشتند، ولی یک از این راهها که در رابطه با مهر خرمن است در اینجا نقل میشود: یکی از بنههای روستای سعیدآباد تصمیم میگیرند که مهر دشتبان را برای لحظهای سرقت کنند، افراد بنه از قبل کود تازه گاو را در محل خرمن آماده نموده هنگامیکه دشتبان به سر خرمن آمده چندنفری او را به حرف کشیده و لحظهای مهر او را بلند کرده و در روی کود تازه گاو نقش میکنند، شبهنگام که دشتبان خرمن را مهر کرده میرود زارعین مهر را شکسته مقداری از گندمها را برداشته مجددا با مهر قلابی خرمن را مهر مینمایند فردا صبح که دشتبان برای دیدن خرمن میآید میبیند که مهر درست است، ولی به نظرش میآید که گندم خرمن کم شده ولی چون مهر دستنخورده بود نمیتوانسته حرفی بزند.
صادق همایونی, غلامحسین ده بزرگی (1371)، فرهنگ مردم سروستان، آستان قدس رضوی (رجوع شود به تصویر صفحه) عکس 15- مهرخرمن روستای قلعه امیر خان تویسرکان اصل مهر بر روی خرمن گندم گذارده شده است جواد صفی نژاد.