چکیده:
هدف از این مقاله ارائه یک مدل بهینه سازی برای برنامه ریزی راهبردی مختص ایستگاههای
سوختگیری هیدروژن در یک شهر (شهر مشهد) در شرایط در دست نداشتن داده های مبدا و
مقصد ((07) است. مدل ما این مدل دق شرط را در نظر می گیرد: حداکثر کردن ترافیک
(مسیرهای رفت و آمد) تحت پوشش ایستگاههای سوختگیری منتخب و به حداقل رساندن
متوسط فاصله ساکنان تا نزدیکترین ایستگاه سوختگیری هیدروژن. چون فرض می شود که
داده های 00 را در اختیار نداریمء از تجمع ایستگاه ها در مناطق دارای بالاترین ترافیک شهر با
قید جدیدی ممانعت به عمل میآید که اطلاعات توزیع ایستگاه های سوختگیری فعلی را مد نظر
قرار میدهد. این مدل برای شهر مشهد با مساحتی در حدود 3 هزار کیلومترمربع و جمعیت 3
میلیون نفری به کار گرفته شد. در این کار از نتایج نظرسنجی از بیش از 200 راننده مشهدی
(غیر تاکسیران) در مورد ترجیحات سوختگیری فعلی شان» تمایلشان به استفاده از وسایل نقلیه
با سوخت هیدروژن و حداقل نیازشان (با توجه به حداکثر فاصله تا پمپ و تعداد ایستگاه های
موجود در شهر) برای ایجاد شبکه ای از ایستگاه های سوختگیری جایگزین استفاده شده است.