چکیده:
هوش عاطفی یا هوش اجتماعی واژه ای است عمومی که عملکرد موثر را تداعی می کند. هوش عاطفی را می توان توانایی درک و مهار هیجانات و احساسات خود در جهت کمک به فعالیت های فکری، تصمیم گیری و ارتباطی دانست . براساس یافته های گولمن (Goleman, 1988) افرادی که از هوش هیجانی بالا برخوردارند می دانند که چگونه هیجانات و احساسات خود و دیگران را کنترل و هدایت نمایند.
هوش عاطفی مجموعه ای از مهارت ها و استعدادهای فردی است که به توانایی درک و فهم چگونگی بروز یا کنترل هیجانات و احساسات دلالت دارد، فردی که از هوش هیجانی بالا برخوردار است در زمینه های شناسایی، درک و کنترل احساسات نیز از استعداد و مهارت لازم بهره مند می باشد (فیاضی و احمدی، 1386) هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هوش عاطفی (اجتماعی) در بهبود عملکرد اعضای هیات علمی واحدهای منطقه ( 2) دانشگاه آزاد اسلامی می باشد. هوش عاطفی را با متغیرهای مستقل چهارگانه ی خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی های اجتماعی و قابلیت در سامان دهی روابط در بین اعضای هیات علمی را بر متغّیر وابسته ی عملکرد آموزشی آنان با در نظر گرفتن متغّیر مداخله گر فضای کاری دانشگاه مورد مطالعه قرار دادیم.
در چارچوب نظری، مدل یک پارچه ی گولمن ( 1988 ) را بکار گرفتیم و پرسشنامه ی وی را پس از تغییراتی پیش آزمون کرده و پس از محاسبه ی آلفای کرونباخ بکار بستیم. پس از محاسبه ی حجم نمونه از روش نمونه گیری تخصیص متناسب با حجم جامعه ی آماری نمونه های فرعی را بدست آورده و گردآوری داده ها انجام گردید . داده ها با نرم افزار spss پردازش شد . از روش های پژوهش بررسی اسناد و مدارک و پیمایش (Survey Method) بهره گرفتیم.
نتایج پژوهش نشان داد که بین خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی های اجتماعی و قابلیت در ساماندهی روابط اعضای هیات علمی با عملکرد آموزشی آنان رابطه ی معنی داری وجود دارد. هم چنین پژوهش نشان داد که فضای کاری به عنوان متغّیر مداخله گر رابطه ی بین خودآگاهی و خودمدیریتی را تغییر می دهد ولی در رابطه ی بین آگاهی های اجتماعی و قابلیت در ساماندهی روابط عملکرد آموزشی آنان تاثیر می گذارد.
خلاصه ماشینی:
"هوش عاطفی را با متغیرهای مستقل چهارگانه ی خودآگاهی ، خود مدیریتی ، آگاهی های اجتماعی و قابلیت در سـامان دهی روابط در بین اعضای هیأت علمی را بر متغیر وابسته ی عملکرد آموزشی آنان با در نظر گرفتن متغیر مداخله گـر فضـای کـاری دانشگاه مورد مطالعه قرار دادیم .
جدول شماره (٦) : رگرسیون سلسله مراتبی (رجوع شود به تصویر صفحه) و سرانجام داده های جدول شماره (٦) نشانگر آن است که فضای کاری دانشگاه بطور معنی دار در روابط متغیر مستقل x٣(آگاهی های اجتماعی اعضای هیأت علمی )، متغیـر مسـتقل x٤(توانایی هیأت علمی در سامان دهی روابط ) با متغیر وابسته y (عملکرد آموزشی هیـأت علمی ) نیز دخالت نموده و در آن ها تغییر ایجاد می کند.
٥. فضای کاری دانشگاه به عنوان متغیـر مداخلـه گـر مـی توانـد در روابـط بـین متغیرهـای خودآگاهی ، خود مدیریتی ، آگاهی های اجتماعی و سامان دهی روابـط بـا متغیـر عملکـرد آموزشی اعضای هیأت علمی دخالت نموده و در آن ها تغییر بوجود آورد.
از نتایج بدست آمده از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مشخص گردید که وضعیت فضای کاری واحد دانشگاهی می تواند به طور معنی دار تأثیر خودآگاهی ، خودمدیریتی ، آگاهی های اجتماعی و توان اعضای هیأت علمی در سامان دهی روابط با عملکرد آموزشی آن ها را تغییر دهد.
(Eds), Linking Emotional intelligence and performance, at work: current research Evidence with individuals and Group (p 165- 184)."