چکیده:
اعتماد اجتماعی مفهومی است که در فرایند روابط اجتماعی بین افراد و سازمان های اجتماعی با یکدیگر به وجود می آید و اصلی ترین و مهم ترین رکن سرمایه ی اجتماعی به شمار می رود که در حیطه ی خصوصی و عمومی، شکل دهنده ی این سرمایه است. وجه خصوصی آن در مورد رابطه ی دو شخص خاص با یکدیگر صدق می کند و وجه عمومی آن در مورد اعتماد به گروه، حزب یا دولت یا سازمان های رسمی و غیر رسمی و نهادهای اجتماعی نمود دارد. این سازمان ها یا نهادهای اجتماعی می توانند با ایجاد رابطه میان افراد جامعه، مشارکت اجتماعی را افزایش دهند و اعتماد اجتماعی را به وجود آورند. این مقاله با هدف بررسی تفاوت میانگین اعتماد اجتماعی پاسخگویان، در دو گروه دریافت مستمری یا فقدان مستمری بیمه ی از کارافتادگی تامین اجتماعی استان هرمزگان صورت گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش، از یک سو مشمول دو گروه مستمری بگیران از کارافتادگی بیمه ی تامین اجتماعی استان هرمزگان در سال های 1393 - 1391 و از سوی دیگر، فاقدان مستمری بیمه ی تامین اجتماعی این استان تعیین شد و از این دو گروه، سی نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی است. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه ی استاندارد مادسیج اعتماد اجتماعی، در بررسی رابطه ی اجتماعی بین دو گروه از آزمون تی مستقل و در بررسی میزان همبستگی آنها از آزمون اتا استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که مستمر بگیران از کار افتاده ی بیمه ی تامین اجتماعی نسبت به فاقدان مستمری، از اعتماد اجتماعی بالاتری برخوردارند. نتیجه ی به دست آمده حاکی از شدت رابطه ی بالا (74/ 0) بین دو متغیر است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش تـلاش می شـود بـه ایـن پرسـش اساسـی پاسـخ داده شـود کـه رابطه ی بیـن مسـتمری بگیران از کار افتادگی هـای بیمـه ی تأمیـن اجتماعـی و اعتمـاد اجتماعـی آنهـا چگونـه اسـت .
رونالـد اینگلهـارت در تعریـف خـود از اعتمـاد، بـه جنبـه ی قابلیـت پیش بینـی رفتـار توجه و عقیــده دارد اعتمــاد یــا عــدم اعتمــاد، بــه تشــکیل انتظــارات در شــرایط اطلاعاتــی ناقــص کمـک می کنـد و اعتمـاد ایـن انتظـارات را در بـر می گیـرد کـه رفتـار دیگـری بـه طـرز قابـل ٧٨ پیش بینـی دوسـتانه خواهـد بـود و در جهـت مخالفـت رفتـار موذیانـه یـا اعتمادناپذیـر افـراد، عـدم اعتمـاد تلقـی می شـود (اینگلهـارت ، ١٣٨٢: ١٨).
براساس فرضیه ی اصلی این تحقیق ، فرضیات فرعی زیر ارائه می شود: ـ بیـن میـزان اعتمـاد بـه نظـام یـا سیسـتم بـا مسـتمری بگیران بیمـه ی تأمیـن اجتماعـی رابطـه وجـود دارد.
اعتمـاد نهـادی بـر میـزان مقبولیـت و کارایـی و اعتمـادی دلالــت دارد کــه مــردم بــه نهادهــا (رســمی دولتــی ) دارنــد و بازگوکننــده ی خوش بینــی و اطمینـان افـراد نسـبت بـه عملکـرد نهادهـا وگروه هـای اجتماعـی اسـت کـه مسـتمری گیران و فاقـدان مسـتمری بیمـه ی تأمیـن اجتماعـی بـا گزینه هـای (کامـلاً موافـق ، موافـق ، نظـری نــدارم ، مخالــف و کامــلاً مخالــف ) اندازه گیــری شده اســت و در مجمــوع ، نمــره ی کل اعتمــاد اجتماعـی ، مجمـوع بعـد شـخصی ، تعمیم یافتـه و نهـادی اعتمـاد خواهـد بـود.