خلاصه ماشینی:
مافياي عتيقه جات وغارت ميراث فرهنگي ايران توسط غربي ها دردوران پهلوي اول ودوم احمدرضا شبانيان حجت الاسلام والمسلمين سيد يدالله شيرمردي مقدمه از ديرباز هنر ايران يکي از بزرگ ترين سرمايه اين کشور بوده زيرا نه فقط ثروت و حيثيت براي آن به وجود آورده بلکه در هر دوره و هر جا براي ايران ، دوستان زيادي ايجاد کرده است و امروز هيچ مملکت متمدني نيست که مجموعه هايي از آثار هنري ايران را نداشته باشد، مجموعه هايي که به صاحب نظرانشان نشان دهد که ايران استحقاق ستايش و محبت دارد.
١ آرتور پوپ که خودش يکي از سردمداران غارت ذخاير فرهنگي ايران بود اين سخنان را در سال ١٣٠٤ که تازه به ايران آمده بود و در کار هنر ايراني مهارتي پيدا کرد، عنوان مي کند اما واقعيت اين است که از ساليان پيش دولت هاي اروپايي پي به ارزش هنر و آثار ١.
حسين مکي نيز در جلد چهارم تاريخ بيست ساله ايران به نقل خاطره اي در اين زمينه مي پردازد که رمز ماندگاري اين جواهرات را حتي در سخت ترين شرايط اقتصادي پادشاهان گذشته روشن مي سازد: در ايام پادشاهي ناصرالدين شاه قاجار جواني که مأمور تنظيف کاخ برليانت بود يک دانه زمرد درشت از يکي از پايه هاي تخت طاوس يا يک تخت مرصع ديگر برداشته در يکي از مراسم رسمي شاه شخصاً ملتفت شده امر شديد به پيدا کردن دانه و دستگيري مرتکب صادر مي کند.
داستان اين تهاجم ديپلماتيک و فشارهاي ديگر که بر دولت ايران تحميل شد بسيار غم انگيز و مفصل است که به طور خلاصه شرح آن مي رود: وزارت امور خارجه امريکا و سفارت امريکا در تهران در نظر داشتند که براي مؤسسه شرق شناسي «سهمي مساوي » از يافته هاي تخت جمشيد تأمين کنند.