چکیده:
گنجینة ادب فارسی, مشحون از زیباییهای معنوی است و تجلی مفاهیم و تعلیمات قرآنی در ادبیات از جایگاه ویژهای برخوردار
است. شاعران،سخنسرایان و نویسندگان ادب فارسی،کلام را با آیات نوربخش قرآن کریم و بهرهمندی از تعالیم والای الهی
پیرایه بستهاند و جوهر دل را با زبور هنر در هم آمیخته با عشق و ارادت به کلام پروردگار، زبان پارسی را غنا و اعتبار بخشیده -
اند. بینامتنیت یکی از مباحث ساختارگرایی، دستاورد نوین حوزه ادبیات فارسی است که به بررسی وجوه تشابه و تاثیرپذیری
یک متن از متون دیگر میپردازد. این جستار با واکاوی «اخلاق ناصری» اثر ارزشمند خواجه نصیرالدین طوسی با شیوة تحلیلی
و روش نقدی بینامتنی, بازتاب آیات قرآن در این اثر را مورد بررسی قرار داده است و با طبقهبندی ارزشهای معنوی, فضایل
اخلاقی و رذایل نفسانی نشان میدهد تاثیرپذیری آموزهها از قرآن در بینامتنیت معنایی و مضمونی از قرآن کریم است و الفاظ
و عبارات قرآنی در کلام خواجه به وسعت دیده نمیشود.
خلاصه ماشینی:
خواجه نصير در اخلاق ناصري در مورد اخلاق ميگويد: «هر علمي را موضوعي بوده که در آن علم بحث از آن موضوع کنند چنانکه بدن انسان از جهت بيماري و تن درستي علم طب را و مقدار علم هندسه را مبادي بود که اگر واضح نبود در علمي ديگر به مرتبه بلندتر از آن علم ، مبرهن شده باشد و در آن علم مسلم بايد داشته و علم مابعدالطبيعه آن علم باشد که انتهاي همه علوم با اوست و او را مبادي غير واضح نتواند بود و مسائلي بود که در آن علم بحث از آن کنند و خود تمامت علم بر آن مقصور باشد و چون اين نوع که در آن شروع خواهد رفت علم است بدانکه نفس انساني را چگونه خلقي اکتساب توان کرد که جلگي افعالي که به ارادت او از او صادر شود جميل و محمود بود، پس موضوع اين علم نفس انساني بود از آن جهت که از افعال جميل و محمود يا قبيح و مذموم صادر تواند شد به حسب ارادت او و چون چنين بود اول بايد که معلوم باشد که نفس انساني چيست و غايت و کمال او در چيست و قوتهاي او کدام است » (طوسي، ١٣٧٣: ٤١).
متن حاضر: هدف اصلي تربيت اخلاقي از نظر خواجه نصيرالدين ايجاد و استقرار منش هاي معيني است که انسان را به سعادت و کمال و بالاترين مرتبه سعادت يعني نائل شدن به جوار رب العالمين ميرساند که از ديدگاه خواجه اولين گام در راه رسيدن به اين هدف شناخت نفس است (طوسي، ١٣٧٣: ٦٤).