چکیده:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل انگیزشی متشکل از متغیرهای خود الزامی، خودکارآمدی، تجربهی یادگیری و رفتار انگیختهی یادگیری زبان فارسی بهعنوان زبان دوم بود. برای این منظور، یک مطالعهی همبستگی با نمونهی 242 نفری از زبانآموزان نیمسال تحصیلی اول 95-96 مرکز آزفای دانشگاه بینالمللی امام خمینی که به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند، به اجرا درآمد. ابزار پژوهش، پرسشنامهی محقق ساختهی خود سامانهی انگیزشی زبان فارسی، در چهار محور خود الزامی، خودکارآمدی زبان فارسی و تجربهی یادگیری زبان فارسی و رفتار انگیختهی یادگیریبود. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه از روش تحلیل عامل تاییدی استفاده شد که نتایج نشان داد که پرسشنامه از روایی سازه مناسبی برخوردار است. همچنین مقدار پایایی بهدستآمده برای کل پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرانباخ برابر 9/0 بود. یافتههای حاصل از تحلیل مسیر میان چهار محور پیش گفته، نشان داد که تاثیر تجربهی یادگیری بر خودکارآمدی، تجربهی یادگیری بر رفتار انگیختهی یادگیری زبان فارسی، خود الزامی بر رفتار انگیخته و خودکارآمدی بر رفتار انگیخته، مثبت و در سطح 5 درصد معنادار است. درحالیکه تاثیر خود الزامی بر خودکارآمدی معنادار نیست. بیشترین تاثیر را تجربهی یادگیری و سپس خودکارآمدی بر متغیر وابسته یعنی رفتار انگیختهی یادگیری نشان داد. اثر غیرمستقیم خود الزامی بر رفتار انگیخته یادگیری از طریق خودکارآمدی معنادار نبود اما اثر غیرمستقیم تجربهی یادگیری بر رفتار انگیخته یادگیری از طریق خودکارآمدی معنادار بود.
خلاصه ماشینی:
"واژه های کلیدی: زبان فارسی به عنوان زبان دوم ، خود الزامی، خودکارآمدی، تجربه ی یادگیری، رفتار انگیخته ی یادگیری این مقاله برگرفته از رساله دکتری رشته روان شناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی است .
در پژوهش حاضر مدلی مفهومی بر مبنای نظریه ی خود ناهمسانی هیگینز (١٩٨٧) و خودهای ممکن مارکوس و نوریوس ١ (١٩٨٦ نقل از خواجوی و قنسولی، ٢٠١٧) و مدل انگیزشی خود سامانه ی دورنیه (٢٠٠٥ و ٢٠٠٩) طراحی شد و از متغیر رفتار انگیخته ی یادگیری ٢ با عنوان معادل رفتاری و قابل مشاهده و اندازه گیری انگیزش زبان فارسی بهره گرفته شده است .
Pintrich & Degroot فراهم می آورد تا با در دست داشتن یک نقشه ی مناسب از روابط میان متغیرهای انگیزشی مؤثر، گام بردارد؛ بنابراین این پژوهش به دنبال برازش مدل ساختاری انگیزشی خودسامانه برای یادگیرندگان زبان فارسی، به عنوان زبان دوم است .
ویژگیهای توصیفی متغیرهای پژوهش )به تصویر صفحه مراجعه شود) در جدول ٢، شاخص های توصیفی متغیرهای تحقیق ارائه شده که از تعداد ٢٤٢ نمونه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند به دست آمده و در بین آن ها خودکارآمدی بالاترین میانگین با میزان ٤/٣١ را دارد و کمترین مقدار میانگین را خود الزامی با میانگین ٣/٣٢ دارا است .
درحالیکه در بافت آموزشی غرب که چنین فشار اجتماعی ای وجود ندارد، عملا اثرات خود الزامی محو می شود مانند پژوهش حاضر که یادگیرندگان اغلب فشاری خارجی را برای یادگیری زبان فارسی حس نکرده اند و نمرات آیتم خود الزامی آن ها و نتایج تحلیل ها حاکی از این واقعیت مهم است ."