چکیده:
در طی چند دهه اخیر رویه های دموکراتیک به عنوان هسته اصلی بیشتر شیوه های برنامه ریزی شهری مطرح بوده است. در این رابطه پژوهش پیش رو به شیوه ای توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش فراتحلیل به بازخوانی رویه های دموکراتیک در بطن نظریه های برنامه ریزی و دموکراسی پرداخته و نحوه برهمکنش پاردایمی بین آنها را مورد کنکاش قرار داده است. مسئله اصلی تکوین عمل برنامه ریزی مبتنی بر خواست عموم و عجین با ماهیت دموکراتیک آن می باشد که نتایج این پژوهش نشان میدهد با گذار به دوران پسامدرن چشم انداز برنامهریزی در همسوی با رویههای دموکراتیک با سوژههای همچون خواست عمومی، وفاق، تکثر گرایی، عدم قطعیت و عرصه های مجادله ای پیوند خورده است. بر همین اساس نظریه برنامهریزی در چرخش پارادایمی خود به سمت برنامه ریزی مجادله ای (اگونیسم) به عنوان یک سازوکار پاسخگویی دموکراتیک و با پشتوانه فکری دموکراسی مجادلهای گرایش پیدا نموده است. لذا این پژوهش سعی در شناخت و بسترسازی ظهور تئوریهای نوین دموکراتیک و بویژه تئوری اگونیسم در ایران داشته و به تبع آن پایه گذاری گفتمانهای اجتماعی در جهت تبدیل ستیزه گری به مجادله، تبدیل دشمن به مخالف و خشونت به رقابت.
خلاصه ماشینی:
نخستین شکاف چیـزی است که هیندس )٧٤ :١٩٩٧ ,Hindess( آن را کسری دموکراتیـک مـی نامـد؛ و از آن جملـه اسـت FootNote No="30" Text=" 1Theory of Planning 2Synoptic Planning 3Rationalism 4Instrumental – technical approach 5Public hearings/> غیبت ملحظات مربوط به نقش دموکراسی در شکل مشارکت عمومی در زمانی کـه برنامـه را هنـوز کارمندان )مشاوران( ارئه نکرده اند.
اگرچه تئوری های برنامه ریزی اندک افزای و جامع- خردگرا بـه طـور گسـترده ای در انتظارتشان برای حصول به قطعیت در تهیه برنامه ریزی متفاوت عمل میکنند، با ایـن وجـود هنـوز FootNote No="31" Text=" 1Aggregative Democracy /> مفاهیم مشترکی از ماهیت دمکراسی را با یکدیگر به اشتراک میگذارند.
لذا نظریه پردازان برنامه ریزی ارتباطی مـدل انجمنی دموکراسی را رها کرده و به سمت دموکراسی شورایی که منشاء اصلی انتقادهایشـان نسـبت به هردوی تئوری های برنامه ریزی خردگرا و اندک افزا بـود، تمایـل پیـدا نمودنـد cklund andBa) (٣٤٠ :٢٠١٠ ,ntysaloMa. در این بین یورگن هابرماس گونه ای دموکراســی شـورایی بــر اســاس نظریـۀ کـنش ارتبـاطی٢ ابداع کرده اسـت کـه بـر اسـاس آن، سـوژههـای آزاد و برابـر در گفتگـوی اخلقی ـ عقلنی وارد میشـوند تـا سـرانجام بـه اجمـاع ٣دسـت یابنـد.
همسو با رویه های مطرح شدهی پیشین تئـوریهـای نوظهـور دموکراسی شورایی که در این مقاله به تفصیل بیان شده، مشتمل بر یک نظـام شـورایی دریچـه ای جدید به سمت مفهوم سازی تعاملت بین افکار عمومی و تصـمیم سـازان در خـلل فراینـد شـور و مشورت گشوده و در جهت هم افزایی با چارچوبهـای تئـوریکی آن پـارادایم هـای برنامـه ریـزی را تغییر داده و در جهت وفاق، مشروعیت، خواست عمومی، عدم قطعیت، تکثر گرایی و خلق بسـترهای مجادلهای برابر تحولی ایجاد نموده است.