چکیده:
تئاتر تجربی بدون شک یکی از جریان های تاثیرگذار در روند تکامل تئاتر جهان است و
پیدایش شیوه های اجرایی برخاسته از آن، الگوی بسیاری از گروه های پیشروی تئاترمعاصر
محسوب م یشود. پیشگامان این نوع از تئاتر توانسته اند استقلال خود را در شیوه ی اجرا
حفظ کرده و در خلق آثار ب ینظیری، هم چنان تابه امروز موثر واقع شوند.از ابتدای قرن بیستم توجه به تماشاگر، به عنوان یکی از ارکان اساسی تئاتر، مهم ترین دغدغه ی کارگردانان مولف تئاتر بوده است. با گذشت سال ها و با پیدایش شکل های متنوع تر از تئاتر آلترناتیو 1 ، نحوه ی طراحی مشارکت تماشاگر، شاکله ی اصلی ساختمان اجرا را تشکیل می داده است؛ به طور یکه توجه تئوری پردازان جهان را نیز جلب کرده و تغییراتی اساسی در این زمینه به وجود آورده اند. پژوه شگر که نیاز پرداختن به این موضوع را در این مقطع احساس کرده، در این پژوهش به بررسی شکل گیری رابطه ی تماشاگر با اجرا در یک فرآیند می پردازد. ابتدا به تعریف واژه ی تماشا و رخداد تماشا کردن پرداخته و سپس ریشه ها و خاستگاه های آیینی
آن را مورد تحلی لوبررسی قرار می دهد. هم چنین در پایان، بنابر میزان تاثیرگذاری چند کارگردان برجسته که در این زمینه فعالیت کرده و تماشاگر را به عنوان نقطه عطف تئاتر خود موردتوجه قرار داده اند، معرفی و شیوه های اجرایی شان بررسی می شود. تماشاگر به مثابه عنصر جدایی ناپذیر از تئاتر در تعاملی بی واسطه با اجرا قرار گرفته و با توجه به شیوه ی اجرا، سطح و شکل مشارکت (ذهنی، فیزیکی)خود با اجرا را تعیین می کند.
خلاصه ماشینی:
هم چنین در پایان، بنابر میزان تأثیرگذاری چند کارگردان برجسته که در این زمینه فعالیت کرده و تماشاگر را بهعنوان نقطهعطف تئاتر خود موردتوجه قرار داده اند، معرفی و شیوه های اجرایی شان بررسی می شود.
واژگانکلیدی مشارکت ـ تماشاگر ـ فرآیند ـ اجرا ـ اجراگر ـ واکنش ـ تئاتر تجربی مقدمه اگر نظریه های معاصر و بهخصوص چند دهه ی اخیر درباره ی هنرهای نمایشی درنظر گرفته شود، این مسأله بهروشنی پیداست که پدیده ی ارتباط در همه ی زمینه ها نمود بیشتری پیدا کرده است و مهم تر آن که طی ده سال اخیر، در حوزهی نظریه ی نمایشی، بر ضرورت وجود نظریه های پیشرفته در مورد تماشاگر تأکید کرده اند.
هرچند که آنها بهطورگروهی و دستهجمعی در حال دیدن نمایش هستند اما در اینگونه اجراها بههیچعنوان سعی نمی شود که تماشاگران به یک معنای واحد و مشترک و قابلپیشبینی از اجرای نمایش دست یابند، بلکه طراحی ساختمان اجرا بهشکلی است که تماشاگر با جهان چندپارگی روبهرو شده آن را به روشی متفاوت تجربه کند.
در نمایشهای رئالیستی هدف، تمرکز بر روی موضوعی واحد است و نمایش قصد روایتی خطی از یک داستان مشخص را دارد و اغلب تماشاگران نمیتوانند خوانش های متفاوت و نامحدودی از اجرا داشته باشند؛ اما برخلاف آن در اجراهایی که در تقابل با شکل کلاسیک اجرای تئاتر قرار دارد، تماشاگر از عناصر سازنده ی اجراست.