چکیده:
زمینه: بیشک، هدف مشترک تمامی سازمانها، ارتقای خلاقیت کارکنان است. امروزه استرس به واژهی متداول تبدیل شده و همگان با مفهوم آن آشنا، و تجربه کردهاند.هدف: مطالعه حاضر با هدف تجزیه و تحلیل نقش میانجیگری بازخورد کار از سرپرست در تاثیر مولفههای استرس مربوط به کار(محیطی،فردی،سازمانی) بر ارتقای خلاقیت کارکنان دانشگاه تبریز، انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش به صورت تصادفی ساده و به تعداد 200 نفر از بین کارکنان دانشگاه تبریز، انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی است. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامهها در حد قابل قبول و خوب بودند. روابط میان متغیرها با بکارگیری مدلسازی معادله ساختاریAMOS20 تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد، بازخورد کار از سرپرست بر ارتقای خلاقیت کارکنان تاثیر گذار است و به نظر می رسد مولفههای استرس (عوامل محیطی/ عوامل سازمانی / عوامل فردی ( با نقش میانجیگری بازخورد کار از سرپرست بر ارتقای خلاقیت کارکنان تاثیر معنیداری دارد. همچنین کارکنان تحت استرس مربوط به کار خلاقیت بیشتری را در زمانی که سطح بازخورد وظیفه مثبت سرپرستان آنها بالا هستند، نشان میدهند. نتیجه گیری: بنابراین از آنجاییکه شرایط کار دائما در حال تغییر است استرس همواره با درجات مشخصی در رابطه با مسائل مرتبط با کار در سازمانها و مراکز دانشگاهی وجود دارد. از طرفی با درایت خلاقیت مدیران میتوان، در آینده نقش مهمی را بر پرورش خلاقیت کارکنان در جهت رشد و بالندگی سازمانها و جوامع انجام داد.
خلاصه ماشینی:
پس یکی از راههای رفع چالشهای کسبوکار فعلی این است که، بهشدت بر Blies and Halverson Hon and Kim Xie and Jhons Robbins Creativity Employee Hon خلاقیت کارکنان در هنگام ارائه خدمات به مشتریان تکیه شود.
درنتیجه H0 رد و H1 قبول میشود یعنی فرض نقش میانجیگری بازخورد کار از سرپرست در تأثیر عوامل سازمانی بر ارتقای خلاقیت کارکنان قابل قبول است.
درنتیجه H0 رد و H1 قبول میشود یعنی فرض نقش میانجیگری بازخورد کار از سرپرست در تأثیر عوامل فردی بر ارتقای خلاقیت کارکنان قابل قبول است.
در اين پژوهش، مدلي ارائه و بررسي ميشود، كه به روشني نقش میانجیگری بازخورد کار از سرپرست و غلبه بر استرس مربوط به کار (عوامل محیطی، سازمانی، فردی) بر ارتقای خلاقیت کارکنان دانشگاه تبریز را تأیید میکند(شکل 3) و از طرفی نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که استرس کار لزومأ نتیجهی نامطلوبی برای سازمان ندارد(یعنی استرس همیشه بار منفی ندارد).
همچنین نتایج پژوهش حاضر بر این تأکید داشت که، عوامل سازمانی(ساختار سازمانی، رهبری سازمانی، تقاضای روابط) تأثیر معناداری بر ارتقای خلاقیت کارکنان دارد که با نتایج تحقیقات موس و همکاران، 2003؛ زو، 2001؛ فروزنده و کرمی فخرآبادی،1394؛ زارع و همکاران، 1389، همسو است.
همچنین، نتايج مدل ساختاری بيانگر این است كه، بازخورد کار از سرپرست در تأثیر عوامل سازمانی(ساختار سازمانی، رهبری سازمانی، تقاضای روابط) بر ارتقای خلاقیت کارکنان نقش واسطهای دارد و اين نتيجه با دستاوردهاي پيشين هان و همکاران (2013) هم راستا است.
نتایج فرضیه آخر حاکی از این بود كه، بازخورد کار از سرپرست در تأثیر عوامل فردی(مسائل خانوادگی، مسائل مالی، شخصیت) بر ارتقای خلاقیت کارکنان نقش میانجیگری دارد.