چکیده:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ساختار سازمانی با بیتفاوتی سازمانی کارکنان اداری دانشگاه اصفهان است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری معاونتهای (اداری و مالی، فرهنگی و دانشجویی، پژوهشی و آموزشی) دانشگاه اصفهان به تعداد 344 نفر در سال 95-1394 است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970)، 182 نفر تعیین شد و روش نمونهگیری، تصادفی است. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز (1393) و چن و هوانگ (2007)؛ و بیتفاوتی سازمانی داناییفرد و همکاران (1389)، استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون) انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین ساختار سازمانی با بیتفاوتی سازمانی و مولفههای آن بجز بیتفاوتی نسبت به اربابرجوع، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ساختار سازمانی و ابعاد آن قادر به پیشبینی بیتفاوتی سازمانی کارکنان هستند.
خلاصه ماشینی:
لیندر (٢٠٠٩)، طی پژوهش های انجام داده به این نتیجه رسید که شکل گیری حالت بیتفاوتی در سازمان تأثیر نامطلوبی بر سطح انگیزه کارکنان 1 Rajaeepour et al و به دنبال آن بر روی سه مؤلفه تعهد سازمانی، وفاداری سازمانی و ایجاد هویت سازمانی خواهد داشت .
با توجه به مطالب گفته شده و اینکه تاکنون پژوهشی که این دو متغیر را در کنار هم مورد مطالعه قرار داده باشد، یافت نشد، پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه بین ساختار سازمانی و بیتفاوتی سازمانی در بین کارکنان اداری معاونت های اداری- مالی، آموزش ، دانشجویی و پژوهش دانشگاه اصفهان انجام شد و فرضیه های آن به صورت زیر است : ١- بین ساختار سازمانی و بیتفاوتی سازمانی کارکنان رابطه وجود دارد.
همچنین یافته های پژوهش نشان داد که ازجمله مهم ترین عواملی که میتواند در شکل گیری پدیده بیتفاوتی سازمانی در کارکنان مؤثر باشد، ساختار سازمان است .
یافته های به دست آمده را میتوان این گونه تبیین کرد که بین ابعاد ساختار سازمانی و بیتفاوتی و بیانگیزه بودن کارکنان رابطه معناداری وجود دارد.
یافته ها نشان میدهد که بعد تمرکز بیشترین تأثیر را بر بیتفاوتی سازمانی کارکنان دانشگاه دارد بنابراین مدیران و مسئولان دانشگاه باید تا حد امکان تصمیم گیریها را در یک نقطه از دانشگاه و به یک فرد محدود نکنند، بلکه سعی شود تصمیم گیریها به صورت مشارکتی انجام شود و کارکنان دانشگاه نیز در تصمیم گیریهای مشارکت داده شوند؛ زیرا زمانی که کارکنان به فعالیتی مشغول میشوند که خودشان در مورد اجرای آن تصمیم گیری و اظهارنظر کرده باشند، نسبت به فعالیتی که از پیش تعیین شده و به آن ها تحمیل میشود، تعهد بیشتری دارند و آن را با انگیزه بیشتری انجام میدهند.