چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تبیین ابعاد، مولفه ها و شاخص های ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی در بانک مسکن می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع کیفی است. در این تحقیق پس از نمونه گیری هدفمند، فرایند مصاحبه با خبرگان کلیدی و مطلع تا هنگام شناسایی و توصیف کامل ابعاد، مولفه ها و شاخص ها و حصول اشباع نظری استمرار یافت. برای تعیین چارچوب منطقی از مجموع داده های گردآوری شده، مراحل شناسایی، یادداشت برداری و طبقه بندی مفاهیم انجام شد. بدین منظور اطلاعات بدست آمده تجمیع و متون مورد بررسی مجدد قرار گرفته و بصورت دسته های عمده تر طبقه بندی شد. در نهایت، دسته ها بازبینی و موارد تکراری حذف، موارد مشابه و کوچکتر ادغام و ابعاد موضوع مشخص و در چارچوب مولفه ها و شاخص های بدست آمده سطح بندی شدند. بر اساس نتایج حاصله، مدل استخراجی دارای 4 بعد، 5 مولفه و 30 شاخص برای ارزیابی سیستم مدیریت یادگیری الکترونیکی می باشد. پس از نهایی شدن تحلیل داده ها و استخراج مدل مفهومی، به منظور سنجش اعتبار مدل با 10 نفر از خبرگان و صاحب نظران بانک در قالب یک گروه کانونی درخصوص ابعاد، مولفه ها و شاخص های مدل هم اندیشی و توافق صورت پذیرفت.
خلاصه ماشینی:
بدين منظور در پژوهش حاضر سعي بر آن است تا با مطالعه ، بررسي و شناخت جامع سيستم مديريت يادگيري الکترونيکي در بانک مسکن و تبيين ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاي اثرگذار بر آن موانع و نقاط ضعف موجود در فرايند يادگيري و آموزش از طريق ارائه مناسب ترين مدل ارزيابي سيستم مديريت يادگيري الکترونيکي در بانک مسکن ، رديابي و بررسي شده و ضمن بهره گيري از نقاط قوت شناسايي شده جهت ارتقاء کارايي، اثربخشي و افزايش هر چه بيشتر و سريعتر راندمان سيستم ، تدابير لازم انديشيده شود.
هدف اصلي اين تحقيق ارائه مدلي جهت ارزيابي آمادگي استقرار سيستم هاي يادگيري الکترونيکي در سازمان ها و مؤسسات مالي است و لذا جهت دست يابي به هدف تحقيق با ارزيابي مدل هاي مختلف و با اتکا بر مطالعات تطبيقي و تحليل اطلاعات حاصل از مطالعات ملي و نيز نتايج نظرسنجي از خبرگان ، يک چهارچوب بومي شده اي متشکل از هفت بعد اصلي انتخاب شد.
بنا بر آنچه پيشتر در بيان مسأله تحقيق نيز به آن اشاره شد، در حال حاضر با توجه به عدم ارزيابي سيستماتيک برگزاري دوره هاي آموزش الکترونيکي در بانک مسکن ، درک درستي از ميزان کيفيت و اثربخشي برگزاري اين دوره ها و همچنين بازخوردهايي که بتواند زمينه نيازسنجي آموزشي واقع بينانه و طراحي دقيق و کارآمدي را در حوزه آموزش هاي الکترونيکي مهيا نمايد وجود ندارد، لذا در اين پژوهش سعي شده است با ارائه مناسب ترين مدل مفهومي بومي جهت ارزيابي سيستم مديريت يادگيري الکترونيکي و تبيين ابعاد، مؤلفه ها و شاخص هاي اثرگذار بر آن ، مسير حرکت به سوي شناسايي موانع و نقاط ضعف موجود در فرايند يادگيري و آموزش الکترونيکي در بانک مسکن هموار شده و موجبات ارتقاء اثربخشي و افزايش هر چه بيشتر و سريعتر راندمان سيستم فراهم آيد.
Evaluating E-learning with Optimization Approach Case Study of Higher Education in Iran.