خلاصه ماشینی:
"از آن جا که فرقههای اصلی و عمده پروتستان در اوایل قرن بیستم به سمت مدرنیزاسیون و لیبرالیسم در حرکت بودند، این بنیادگرایان از پیروی آنها امتناع کرده و در نهایت انجمنهای کتاب مقدس، سمینارها، بنگاههای انتشاراتی و حتی گروههای رقیب یکپارچه و منسجمی ایجاد کردند.
با این همه، در نهایت قابلیتها و توانایی واقعی جنبش بنیادگرا خود را در میان باپتیستهای جنوب و «کلیساهای بیشمار مستقل مبتنی بر کتاب مقدس» The countless) (Independent Bible churches که طی این دوره به یک باره در شمال آمریکا بویژه نواحی شمال مرکزی و جنوب ایالات متحده پدید آمده بود، نشان داد.
در سال 1483، دولت اسپانیا وی را ناچار کرد که تفتیشگر بزرگی برای کاستیل تعیین کند، و در طول همین سال بود که آراگون، والنسیا، کاتالونیا تحت پوشش دستگاه تفتیش عقاید قرار گرفت.
پس از آن که آیین پروتستان به عنوان خطری جدی برای وحدت دینی ایتالیا ریشه کن شد، تفتیش عقاید رومی به بخشی عادی در حکومت پاپی تبدیل شد که هم و غمش حفظ انضباط شایسته و پاکدینی در میان کاتولیکها بود.
بزرگترین قانونگذار رهبانیت لاتین، قدیس بندیکت نورسیایی (حدود 480ـ547م) بود که قانونی را در مونته کاسینو در ایتالیا برای راهبان خود وضع کرد که بدان وسیله برتری شکل دیرنشینی (Cenobitic)رهبانیت، حجیت و مرجعیت راهب بزرگ، میانهروی در آداب و مناسک زاهدانه، و اهمیت آیین الاهی (مراسم مربوط به ادعیه و سرودهای نیایش) را که زمانبندی شبانهروزی دارد، صورت بخشید."