چکیده:
وضعیت فرهنگی در افغانستان امروز، فرهنگ اسلامی این کشور را با چالشهای جدی روبهرو نموده است. این موضوع برای شیعیان افغانستان نیز، از یکسو تهدید و از سوی دیگر فرصت است. تحلیل قوتهای فرهنگی شیعیان افغانستان زمینهی استفاده از فرصتهای فراهمشده را آماده نموده و آنها را از مخاطرات فرهنگی دور نگه میدارد. چگونگی مدیریت وضعیت فرهنگی حال و آیندهی شیعیان در چنین شرایطی، مسئلهی جدی و اساسی به شمار میرود. بر این اساس، مقالهی پیش رو به برنامهریزی راهبردی فرهنگی شیعیان افغانستان پرداخته است. برنامهریزی راهبردی فرهنگی براساس وضعیتشناسی شیعیان افغانستان با مدل راهبردی (توز)، بر مبنای نظریهی فرهنگ اسلامی با روش توصیفی استنباطی انجام شده است. در این پژوهش، با تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، یعنی قوتهای فرهنگی، راهبرد تاسیس نهاد بزرگ شیعی با اتکا به ظرفیتها و قوتهای فرهنگی مانند پایبندی به مناسک دینی و مذهبی، پیروی از اهلبیت علیهم السّلام ، ظرفیت عاشورا و انتظار، ظرفیت ظلمستیزی و حقطلبی، فرهنگ عزتمندی پیشنهاد گردیده است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، با تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، یعنی قوتهای فرهنگی، راهبرد تأسیس نهاد بزرگ شیعی با اتکا به ظرفیتها و قوتهای فرهنگی مانند پایبندی به مناسک دینی و مذهبی، پیروی از اهلبیت(، ظرفیت عاشورا و انتظار، ظرفیت ظلمستیزی و حقطلبی، فرهنگ عزتمندی پیشنهاد گردیده است.
مدل برایسون (متداولترین مدل Plan, Ploy, Pattern, Positon, Perspective.
با وجود این که اصل فرهنگ شیعیان افغانستان، ریشه در آموزههای دینی دارد، به دلیل محرومیت از امکانات، جهل، بیسوادی، حصر طبیعی، فشارهای اربابان و خانهای دستنشانده، دستخوش خرافاتی نیز گردیده است که از آن میتوان به انزوای فرهنگی یاد نمود، به گونهای که بیش از چندصد سال شیعیان مناطق گستردهی شیعهنشین، از هرگونه امکانات، (نائیل، 1372، 44) جراید، روزنامه، کتاب و حتی وسایل اولیهی تبلیغ محروم بودند و محرومیت از امکانات درمانی و فرهنگی، سبب بسیاری از خرافات مانند تعویضنویسی، پیرمریدی و...
حال باید دید آیا از نظر فرهنگی، ظرفیت ایجاد نهاد بزرگ شیعی در شیعیان افغانستان وجود دارد؟ اگر چنین ظرفیتی وجود دارد، کدام است؟ با تجزیه و تحلیل قوتهای فرهنگی شیعیان افغانستان، مانند پایبندی به مناسک دینی و مذهبی، پیروی از اهلبیت(، عزاداری، عاشورا، انتظار و...
این برتری فرهنگی در صورتی میتواند راهبرد تغییر و تأثیرگذاری را فراهم کند که حکومت از آن برای به وجود آوردن نهاد شیعی مترقی و پیشرفته بهره ببرد و از درون به جایگاهی برسند که بتوانند فرهنگ مترقی شیعی را تحت عنوان نام و نشان، با نشانی مشخص به جامعهی افغانستان ارائه نماید و نیز در سایهی چنین نهاد و نشانیای است که حضور شیعیان میتواند در نقاط گوناگون افغانستان میسر گردد و فرصت عرضهی فرهنگ برتر را فراهم آورد.