چکیده:
استفاده روزافزون از توانمندیهای نظامی دفاعیء یکی از تغییرات عمده در الگوهای دیپلماسی در اوایل دهه ۱۹۹۰ بود.
اما ظهور آنهاء نه از طریق نقش سنتیشان در راستای تقویت قابلیتهای نظامیء بلکه بهعنوان ابزاری جهت ایجاد روابط
مسالمتآمیز با رقبای متخاصم احتمالی یا قدیمی بود. پژوهش حاضر درصدد بررسی تهدیدهای نوپدید ناشی از خلاء
قدرت در کشورهای ناکارآمد و بررسی ظرفیتهای دیپلماسی دفاعی جهت مقابله با تهدیدهای نوپدید است. لذا این
پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که؛ آیا دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران از ظرفیتهای لازم جهت
مقابله با تهدیدهای نوپدید را دارد یا خیر؟ و جهت تبین موضوع سه کشور افغانستان» پاکستان و یمن مورد بررسی قرار
گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که این کشورها دارای پنج نقطه مشترک هستند: یک؛ هر سه کشورهء نه
کنترلی بر جمعیت خود دارندء نه توانایی تامین امنیت داخلی و خارجی» دو؛ هر سه کشور در ردیفهای بالای فهرست
شاخص کشورهای شکننده جهان قرار دارند. سه؛ آنها همواره با حضور گروههای افراطی» در چالش هستند. چهار؛ اعلام
وفاداری گروههای تروریستی هر سه کشور به داعش» پنج؛ هر سه کشور در معرض خطر استقرار» سازمانهای تروریستی
فراملی در داخل مرزهایشان هستند. بنابراین جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ظرفیتهای دیپلماسی دفاعی خود و
برقراری روابط مسالمتآمیز با قدرتهای منطقهای میتواند با تهدیدات نوپدید مقابله کند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی
تحلیلی است و از نظر دادههای مورد بررسی و با روش کتابخانهای انجام شده است.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش کشورهای شکننده، ناکارآمد و شکستخورده هم بهعنوان تهدیدهای نوپدید و هم بهعنوان منبع تهدیدات در نظر گرفته شدهاست، چرا که خلاء قدرت موجود در آنها موجب میشود این کشورها بهصورت بستر مناسبی برای فعالیتهای سازمانهای تروریستی عمل کنند و بدین ترتیب این کشورها نه تنها امنیت منطقهای را تهدید میکنند بلکه هزینههای گزاف اقتصادی، نظامی و سیاسی نیز به سایر کشورهای منطقه تحمیل میکنند.
نتیجهگیری یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که محوریت تحولات کلیدی عرصه بینالمللی پس از دوران جنگ سرد با بروز تهدیدات نوپدید و سازمانهای غیردولتی بود که عرصههای جدیدی برای فعالیت نیروی نظامی ایجاد کرده بود و دیپلماتهای نظامی با هدف تاثیرگذاری بر محیط بینالمللی و ایجاد روابط بین نیروهای نظامی ابتکار عمل را در اختیار گرفتند، دغدغه اصلی محیط امنیتی بینالمللی شبهنظامیان، جنگسالاران و جنبشهای افراطی مذهبی میباشد که با سوءاستفاده از خلاء امنیتی درون کشورهای شکستخورده و ناکارامد، چالشهای امنیتی نوپدیدی به عرصه بینالملل وارد میکنند که مستلزم پاسخهای نظامی متفاوتی میباشند.
راهحل احتمالی، این است که جمهوری اسلامی ایران، با توجه به ماهیت موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپولتیک و ژئواکونومیک خود و تجربه هماهنگی و همکاری با سایر قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، در جهت از بین بردن سازمانهای تروریستی و داعش، در کشورهای افغانستان، عراق و سوریه دارد، میبایست اقدام بهتقویت و گسترش مناسبات و همکاری دفاعی با کانونهای قدرت منطقهای و فرامنطقهای، از طریق ایجاد سیستمهای امنیتی منطقهای جهت مقابله با تهدیدهای نوپدید نماید.