خلاصه ماشینی:
"کشورهای در کشورهای درحال توسعه، سیاست مالیاتی اغلب بهجای این که بهدنبال مطلوب باشد، تنها بهاجرای ممکنها میپردازد درحال توسعه بهنسبت کشورهای صنعتی، بیشتر مستعد استفاده از نرخهای چندگانه در بخشهای مختلف(شامل معافیت کامل برای بخشهای خاص)هستند که این امر احتمالا بهعلت قوانین رژیمهای اقتصادی گذشته و تاکید آنها بر نقش دولت در تخصیص منابع است.
ساختار مالیات بر درآمد اشخاص در بسیاری از کشورهای در حال توسعه با نقض جدی دو اصل اساسی یک سیاست مالیاتی خوب، یعنی تقارن و جامعیت، آسیب میبیند انگیزههای مالیاتی در حالی که اعطای انگیزههای مالیاتی برای رشد سرمایهگذاری در کشورهای دنیا امری متداول تلقی میشود،شواهد حاکی از آن است که کارآمدی آنها در جذب سرمایهگذاری بیشتر،یعنی بالاتر و ماورای حدی که بدون وجود انگیزهها وجود میداشت،مورد تردید است.
این نوع معافیت اگر چه از نظر اجرایی ساده است،دارای نواقص زمانی مالیاتی بهنفع سرمایهگذارانی است که انتظار کسب سود بالایی دارند و حتی بدون توجه به مبلغ، معافیت زمانی مالیاتی انگیزه قوی برای خودداری از پرداخت مالیات فراهم میکند؛به این صورت که شرکتهای مشمول مالیات میتوانند وارد مبادلات اقتصادی با شرکتهای معاف از مالیات شوند و از طریق انتقال قیمتگذاری،سود را منتقل کنند(برای مثال،پرداخت اضافی به شرکتهای دیگر بابت کالاهای خریداری شده و دریافت پورسانت).
این اعتقاد که دریافت مالیات از درآمد، در مقایسه با مالیات از مصرف، رفاه را کاهش میدهد مبتنی بر این واقعیت است که مالیات بر درآمد که دربرگیرنده مالیات حقوق و دستمزد و نیز مالیات سرمایه است، توانایی مودیان را برای پس انداز کاهش میدهد بهموازات کاهش موانع تجاری و افزایش قابلیت انتقال سرمایه،تدوین سیاست مالیاتی درست،مشکلات عمدهای برای کشورهای درحال توسعه ایجاد میکند."