چکیده:
عزاداری بهدلیل نقش سازنده فردی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن، جایگاه ویژهای در مکتب اسلام و سیره اهلبیت(ع) دارد؛ امّا این آیین مذهبی، اگر بر اساس اصول و ارزشهای اسلامی، بازخوانی، معرفی، سیاستگذاری و عمل نشود، نتایج مطلوبی را در پی نخواهد داشت. عزاداری، بهمعنای همراهی و همدلی در غم و اندوه دیگران است که شیعیان از آن تعبیری خاص کرده و بیشتر درباره شهادت امام حسین(ع) بهکار میبرند. نوشتار حاضر درصدد است به شیوهای اسنادی و با تکیه بر منابع تاریخی و موجود، همزمان با بررسی تاریخی این پدیده دینی، آسیبهای فرهنگی واجتماعی فراروی آن را بازبینی کرده و راهکارهایی اصلاحی را ارایه کند. بازخوانی سیره اسلام، گونههای عزاداری، چگونگی تعامل حکومتها، و نیز بررسی آسیبهای شکلی و محتوایی مانند برخورد عاطفی با عزاداری، تبدیلشدن عزاداری به عادت، آمیختهشدن آن با فرهنگ قومی، اصالت یافتن شکل بر محتوا، غلو در اشعار و استفاده از آلات موسیقی از جمله مسائل مهم این پدیده دینی بهشمار میآیند که نیاز به کنکاش و تبیین دارند.
Mourning, due to its personal and social constructive role, has a special status in the Islam school and the biography of the Prophets Household. However, this fertile ritual, like any fruitful practice, doesnt have its desired results if it doesnt been policy made and implemented. Mourning means accompaniment and sympathy in the sadness and sorrow of the others which Shiites put a special interpretation on it and largely apply it to the martyrdom of Imam Hussain (peace be upon him). This paper, with an archival method and based on historical and existing resources, in addition to chronicled investigation to this religious phenomenon, seeks to scrutinize the cultural and social damages against it and present some solutions. Some major issues of this phenomenon, which needs to be explored and explained, are as follows: reviewing the Islam's biography, the mourning types, the quality of state's encounter with it, as well as examining its form- and content-related damages like emotional approach to mourning, its conversion to a habit, its mixture with ethnic culture, primacy of the form over the substance, overstatement in poems and using musical instruments.
خلاصه ماشینی:
از سوی دیگر، سوگواری برای معصومین: نوعی احیاگری و تعظیم شعائر است که آثار و برکات آن نیز به خود امت اسلام برمیگردد؛ چراکه از این رهگذر، علقههای دینی و پیوندهای عاطفی با اولیای دین استوارتر میگردد و بهتبع دینداری، تعهد و پاکزیستی شیعیان اهلبیت: تقویت میشود.
«نخل، از معروفترین وسایل عزاداری است که از گذشتههای دور، بین دستهجات حسینی رواج داشته است و بهعنوان تاب و حجله عزای امام حسین7 آن را تأسیس نموده و حمل مینمایند اما آن را به دلیل سنگینی، روی پنج پایه یا بیشتر از چوب بلند و ضخیم قرار میدهند که دو پایه آن در طرف جلو و عقب نخل و سه پایه دیگر در طرف راست و چپ آن میباشد و از چهار طرف ده پایه شمرده میشود و بهعنوان جنازه تشبیهی امام تشییع نموده و جمعیت زیادی در پای آن، بر سروسینه زنان، به نوحهخوانی وعزاداری میپردازند و در انتهای مسیر عزاداران، آن را به زیارت امامزادهها میبرند (همان: 559).
آسیبشناسی عزاداری بهطور کلی عزاداری و بهویژه عزاداری امام حسین7 نیز مانند هر پدیده اجتماعی دیگر، در طول تاریخ تاکنون- چنانکه مواردی اشاره شد- دچار آسیبهایی شده که برخی از آنها مانند قمهزنی، بر اثر گذشت زمان، بهعنوان عنصری ثابت از عزاداری درآمده است و در صورت عدم تدبیر و مواجهه درست با آن، ممکن است فرهنگ پربار عاشورایی آثار معنوی و مطلوب خود را بر جای نگذارد.
گونهها و شکل عزاداری در میان مردم، نشان از آمیختگی آن با فرهنگ ملل و اقوام اسلامی دارد که در دورههایی از تجربه تاریخی مسلمانان و بهویژه شیعیان، این آمیختگی سبب افراط و تفریطها و شکلگیری آداب خاصی برای عزاداری شده است که بیشک برخی از وجوه آن مورد تایید شرع مقدس و آموزههای دینی نیست.