چکیده:
بیان مسئله:امروزه بسیاری از شهرها دچار رکود حیات اجتماعی- اقتصادی هستند که منجر به کاهش جذابیت آنها شده است. در این راستا، بهرهگیری از فرهنگ در قالب فرایند بازآفرینی فرهنگمبنا به عنوان راهحلی نوین، مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته است و این ادعا وجود دارد که این فرایند قادر است تا ضمن حل مشکلات موجود، شهرها را برای ورود به عرصههای رقابتی آماده سازد. از این رو شناسایی مفهوم بازآفرینی فرهنگ- مبنا، مولفهها و اصول تاثیرگذار آن بر رقابتپذیری شهری حائز اهمیت است.
هدف:این پژوهش سعی دارد تا با بررسی مفاهیم، اندیشههای نظری و دادههای بهدستآمده، اصول دخیل در موفقیت فرایند بازآفرینی فرهنگ- مبنا در راستای رقابتپذیری را استخراج کرده و تحلیل کند.
روش تحقیق:روش تحقیق بر حسب هدف کاربردی و از حیث گردآوری دادهها از نوع توصیفی- تحلیلی است. در بخش توصیفی از نوع مطالعات زمینهیابی و در بخش تحلیلی، از نوع مطالعات اکتشافی- کتابخانهای است. این پژوهش همچنین از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه به عنوان ابزار گردآوری دادهها و روش نمونهگیری هدفمند انجام شده است.
نتیجهگیری: دستاوردهای پژوهش نشان میدهد که بازآفرینی فرهنگ- مبنا با بهرهگیری از فرهنگ به عنوان موتور محرکة توسعه، سعی دارد تا از طریق چهار مولفة صنایع خلاق و فرهنگی، آفرینش مکان و خلق محلات فرهنگی، گردشگری فرهنگی و رویدادمداری و برندسازی شهری، شهرها را برای حضور در عرصههای رقابتپذیری آماده کرده و مزیت رقابتی آنها را در مقایسه با شهرهای رقیب ارتقا بخشد. براساس یافتهها، این امر از طریق پایبندی به اصول هفتگانه از جمله سرمایهمحوری و زایندگی فرهنگ، شکوفایی صنایع خلاق و فرهنگی، شبکهسازی و خلق جاذبههای شهری، پایداری فرآیند بازآفرینی فرهنگ- مبنا، تبلیغات و روابط بینالملل، برندسازی رقابتی مبتنی بر فرهنگ و آفرینش مکانهای رقابتی و سودآور ممکن میشود.