چکیده:
تجزیه به آحاد واژگان، به عنوان یکی از نظریه های حوزه معنا شناسی و مطالعات معنایی، به تجزیه واحدهای زبانی و اجزای تشکیل دهنده آ ن ها می پردازد. این روش در شناسایی تفاوت های معنایی بین واژگان هم معنا، اهمیت بسیاری دارد و معنای نهفته در لایه های معنایی واژگان را کشف و بیان می کند. پژوهش پیش رو، کوشیده است با معرفی روش تجزیه به آحاد واژگان ، به عنوان رویکردی نو در حوزه معنا شناسی به شیوه های برابریابی واژگان، به تحلیل مولفه ای معنای واژگان بپردازد. این پژوهش از جنبه هدف، کاربردی است و با روش توصیفی- تحلیلی ازگونه انتقادی سامان یافته است؛ از این رو، با تکیه بر منتخبی از واژه های سوره های نور، فرقان و شعراء در ترجمه های آیتی (Ayati، n.d.)، الهی قمشه ای (Elahi Qomshehei، 2002)، رضایی اصفهانی Rezaei Isfahani، n.d.))، فولادوند (Foolad vand، 2007) و معزی (Moezzi، 1993) به بررسی عملکرد مترجم ها در برابریابی واژه های نشان دار و شیوه انتقال مولفه های معنایی این گونه واژه ها می پردازد. برآیند پژوهش، نشان می دهد که توجه ناکافی مترجم ها به آحاد تشکیل دهنده معنای یک واژه، منجر به ارائه معنای اولیه و هسته ای از واژه شده است. با وجود اینکه هیچ ک از مترجم ها در ارائه برابر نهادهای دقیق واژه های مورد بررسی، کاملا موفق عمل نکرده اند؛ باید اشاره نمود به ترتیب ترجمه های رضایی اصفهانی، الهی قمشه ای، آیتی، معزی و فولادوند دربردارنده بیشترین تا کمترین توجه به آحاد معنایی واژگان قرآنی بوده اند.
خلاصه ماشینی:
با وجود اینکـه هـیچ یـک از متـرجم هـا در ارائـۀ برابـر نهادهای دقیق واژه های مورد بررسی، کاملا موفـق عمـل نکـرده انـد؛ بایـد اشـاره نمود به ترتیب ترجمه های رضایی اصفهانی، الهی قمشه ای، آیتی، معزی و فولادونـد دربردارندة بیشترین تا کمترین توجه به آحاد معنایی واژگان قرآنی بوده اند.
بنابراین برای دست یافتن به معنای دقیق ، لازم است کـه مسـئله «تجزیـه بـه آحـاد واژگـان » در فرآیند ترجمۀ قرآن مورد توجه مترجمان قرار گیرد، تا با بهره گیری از عامل های دیگـر، ترجمـه ای دقیق ارائه گردد.
معزی ، نیز واژة (یتسللون ) را به «می خزند» و (لواذا) را به (پناهگاه ) ترجمه نموده است ؛ در نتیجه ، مؤلفه های معنایی این واژه ها را به شیوة مناسبی به زبان مقصد منتقل نکرده اسـت .
از میان ترجمه های بالا، ترجمۀ الهی قمشه ای بر آن بوده است تا با آوردن «غم » آحاد معنایی واژة «باخع » را انتقال دهد و موفق تر عمل کرده است ؛ در حالی که ترجمـه هـای دیگـر فقـط بـه معنای هسته ای و بی نشان این واژه اشاره کرده اند.
با بررسی ترجمه های مورد اشاره ، مشاهده می شـود کـه ترجمـۀ رضـایی بیشـتر از ترجمـه هـای دیگر، به انتقال این مؤلفه ها اهمیت داده است ؛ بـه گونـه ای کـه بـا آوردن معـادل معنـایی «دشـمنان سرسخت » به بار معنایی واژه نزدیک تر شده است ؛ اما آیتی ، الهی قمشه ای ، فولادوند و معزی با ارائۀ برابرنهادی هسته ای ، همچون «دشمن / رها کنندگان »، نتوانسته اند آن تأکید و شدت موجود در واژه را منتقل کنند.