چکیده:
امروزه با پیشرفت فن آوری و استفاده هرچه بیشتر از وسایل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی مجازی
امکان انجام جرایم علیه عفت عمومی به نحو چشمگیری افزایش یافته که یکی از دلایل این افزایش را
می توان عدم برخورد مناسب با این پدیده و ارائه راهکاری مناسب در این زمینه است. هرزهنگاری کودکان
در سالهای اخیر به تهدید فزاینده جهانی تبدیل شده است. عواملی چون سهولت دسترسی به اینترنت،
محیط امن فضای مجازی و پنهان ماندن هویت مجرم، توزیع سریع و کم هزینه، نقش مهمی در این
افزایش داشته است. روش تحقیق در این مقاله با روش تحقیق تحلیلی – توصیفی به صورت کتابخانهای از
طریق فیش برداری به واکاوی پیشگیری رشد مدار در برخورد با هرزه نگاری اطفال و نوجوانان پرداخته
است. نتیجه و یافته های این مقاله در صدد آن است که با ارائه برنامهی پیشگیری رشد مدار که هدف این
برنامه این است که اطفال و نوجوانان بزهکار و منحرف را از طریق آموزش به مسیری رهنمون سازد که در
آینده زندگی ضد اجتماعی تکرار نکنند. که خانواده مهمترین مرکز ثقل این برنامه می باشد.
خلاصه ماشینی:
واژه هاي کليدي: هرزه نگاري، اطفال و نوجوانان ، پيشگيري، فضاي سايبر ٢٠٦ مقدمه در عصر جهاني شدن ، مهم ترين ويژگي هاي جامعه اطلاعاتي و ارتباطاتي عبارتند از: تبديل شدن اطلاعات به مرکز تصميم گيري، کاستن از محدوديت زماني و مکاني، فراگيري تأثيرات فناوريهاي جديد، سرعت ، تمرکززدايي، تنوع بخشي و انبوه زدايي، انعطاف پذيري و شفافيت و علني بودن (کرامتي معز؛ صدر و مقدم ١٣٩٦: ٣٨) فناوريهاي جديد اطلاعاتي و ارتباطاتي در توسعه دموکراسي، مهار قدرت و سياستمداران ، گسترش آزادي و حقوق بشر و همبستگي مثبت نقش بسزايي داشته اند؛ ليکن در کنار اين تأثيرهاي مفيد، تضعيف تهديد نرم ارزشهاي اخلاقي و سنتي، نابرابري و انواع شکاف ، سودجويي، تعاملات نامناسب و ناشناخته و پرريسک و.
بنابراين در اين تحقيق طفل و يا نوجوان و يا کودک در اصطلاح حقوقي در يک معني به کار پيشگيري رشد مدار از هرزه نگاري اطفال و نوجوانان در فضاي سايبر / ٢١١ رفته است و به اشخاص زير ١٨ سال اطلاق ميشود.
به عبارت ديگر، اينترنت و فضاهاي اجتماعي که آن ها را در بر ميگيرد، راه هاي دسترسي به پيشگيري رشد مدار از هرزه نگاري اطفال و نوجوانان در فضاي سايبر / ٢١٥ بزه ديدگاني را فراهم ميآورد که در نبود اينترنت و فضاهاي اجتماعي تحت کنترل آن ، اهدافي عملي براي جرم در فضاي مجازي محسوب نميشدند؛ به عبارت ديگر شبکه هاي اجتماعي کودکان را در محيط هايي عاري از نگهبانان سنتي (والدين و معلمان ) قرار ميدهد و لذا آنان را نسبت به خواسته هاي جنسي بزرگسالان ، آسيب پذير رها ميسازد (٣٨ :٢٠٠٦ ,Wolak et al) .