چکیده:
مشهور است که چشمانداز تاملگرا در روابط بینالملل معاصر، بازتاب دهنده امر اجتماعی/ معنایی است. از این منظر، چشمانداز مذکور با تامل در باب فرایند نظریهپردازی، به تعهدات فرانظری معطوف شده است. نویسنده با روی آوردن به رویکرد فلسفی و بهره جستن از بصیرتهای هوسرل و هیدگر، بهویژه دو پنداشت نیّتمندی و زمانمندی، میکوشد با اتخاذ نگاهی انتقادی، فرانظریه روابط بینالملل معاصر را واسازد. استدلال نویسنده آن است که در تحول چشماندازهای نظریهپردازی در روابط بینالملل، متا-فیزیک چشمانداز خردگرا که مبتنی بر بازی بیپایان حاکمیت و آنارشی در نظام بینالملل آنارشیک متشکل از دولتهای دارای حاکمیت بود، به متا- فیزیک چشمانداز تاملگرا مبتنی برتاملات فرانظری با محوریت وجوه سهگانه هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی، تحول یافته است. فرضیه این مقاله، آن است که فرانظریه/ متا-فیزیک روابط بینالملل معاصر برای نظریهپرداز تعلیق شده و میتوان به جای نظریه، به نظریهپرداز معطوف شد. نتیجه آنکه فهم نظریهپرداز از معنای روابط بینالملل معاصر، مشروط به اشتراک افق زمانی هستندگی وی در کنار دیگر انسانها/ هستندگان بوده و تبعا شناخت وی نیز از آنها خارج از این حیث زمانی نیست. در این پژوهش، گردآوری دادهها به روش کتابخانهای انجام و روش تحیل محتوا برای تحلیل دادهها استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
Heidegger, Martin در پايان ، اين مقدمه و درخصوص سازماندهي اين مقاله ، بايد خاطرنشان کرد که مقالۀ مورد نظر از چهار بخش تشکيل يافته است : در بخش اول ، پس از اين مقدمه ، مطالبي در باب فرانظريۀ روابط بين الملل ١، با توجه به تقابل دو جريان خردگرايي ٢ و تأمل گرايي ارائه ميشود؛ بخش دوم ، حاوي بصيرت هاي فلسفي هوسرل و هيدگر براي کاربست در بخش هاي بعدي و در ارتباط با رشتۀ روابط بين الملل است ؛ در بخش سوم ، با توجه به بصيرت هاي فلسفي ارائه شده ، وضعيت متا-فيزيکي نوين در تحولات نوين رشتۀ روابط بين الملل ارزيابي ميشود و در نهايت ، در بخش چهارم از کليۀ مطالب پيش گفته جمع بندي ميشود.
٤. فرانظريه به مثابه متا- فيزيک چشم انداز تأمل گرا اکنون که نزديک به يک سده از تأسيس رشتۀ روابط بين الملل ميگذرد؛ به گونه اي حيرت آور مشاهده ميشود که هيچ رشته اي چون رشتۀ مذکور نسبت به زمان شکل گيري آن تا اين حد درگير نظريه پردازي نبوده است .
اين گونه تمرکز تأمل گرايانه بر خود نظريه پرداز و عمل او به عنوان پروژه اي همواره گشوده نسبت به شناخت ، دربردارنده دستاوردهاي مهمي براي رشته روابط بين الملل بوده که ميتوان آنها را بر اساس پنداشت هاي هوسرل و هيدگر توضيح داد.
The Conduct of Inquiry in International Relations: Philosophy of Science and its Implication for the Study of World Politics.
International Relations Theory and Philosophy: Interpretive Dialogues.
After International Relations: Critical Realism and the (Re)construction of World Politics.
International Relation Theory: A Critical Introduction.
"Political Philosophy and the Theory of International Relations".