به ژاپنی - مجله کیهان فرهنگی ادب و هنر

"هنوز برای بار دوم دور میدان نگشته بود که فهمید به جای اینکه این احساس در هوای آزاد از بین برود، بیشتر هم شده است. به چیزهایی که شب قبل خورده بود فکر کرد، هیچ غذای غیر معمولی به خاطرش نیامد، به فکرش رسید که شاید بویی او را ناراحت کرده، اما هیچ بویی غیر از بوی خوش و ملایم لیمو را احساس نمی‌کرد که تازه آن هم مطبوع بود، و این بو قطعا از بوته‌هایی بر می‌خاست که در زیر آفتاب به شکوفه نشسته بودند. »همین که این فکر به ذهنش خطور کرد در فاصله بسیار نزدیک مردی را دید که دستهایش را در پشت سر گرفته و او هم لبخندزنان به درختچه خیره شده است. آقای نیلسان متوجه شد که همسایه‌اش هنگام تماشای درختچه، روزنامه صبح خودش را پشت سرش گرفته است. آقای نیلسان سرش را به نشانه تأیید تکان داد و گفت:-یک توکا بود که داشت آواز می‌خواند."