چکیده:
در قراردادهای تجاری طرفین معمولا توافق میکنند قبل از اینکه اختلاف خود را نزد سیستم داوری و یا قضایی مطرح نمایند، ابتدا آن را از طریق مذاکرات دوستانه حل و فصل نمایند و بدین طریق ضمن حفظ روابط تجاری و تحمیل کمترین هزینه، زمان و خسارات، به حل و فصل اختلاف خود نائل شوند. به رغم اینکه توافقات مزبور در تجارت بسیار معمول است، وضعیت حقوقی آنها در رابطه با درجه التزام و پایبندی طرفین نسبت به حل و فصل ابتدایی اختلاف از طریق مذاکره و تبعات حقوقی نقض آن مورد بحث قرار نگرفته است. این مقاله با تبیین ماهیت حقوقی این توافقات به عنوان شرط فعل و با توجه به رویه قضایی بینالمللی، بر این دیدگاه تاکید خواهد نمود که چنین توافقهایی، نه تنها طرفین را از رجوع اولیه به سیستم داوری و یا قضایی منع خواهد کرد، بلکه نسبت به آنها این الزام را ایجاد خواهد کرد که در راستای حل و فصل اختلاف خود، ابتدا فرآیند منظم و اصولی مذاکره را در پیش گیرند و با حسننیت آن را جهت حصول نتیجه ادامه دهند. نقض این تعهد حتی میتواند به ایجاد مسئولیت قراردادی منجر گردد.
خلاصه ماشینی:
این روش حل و فصل اختلاف هم در مقررات بینالمللی و هم در قوانین داخلی مورد تأکید قرار گرفته است به عنوان نمونه بر مبنای ماده 5 قواعد داوری اتاق بازرگانی بینالمللی و روشهای جایگزین حل و فصل اختلافات 2 طرفین میبایست جهت حل و فصل اختلافات خود ابتدائا مذاکره نموده و در صورت عدم حل اختلاف، به سایر شیوههای ای.
1 در رویه قضایی نیز این قاعده مورد تبعیت قرار گرفته است؛ چنان که شعبه اول دادگاه عمومیکرج نیز در دادنامه شماره 622 مورخ 7/6/74 بیان داشته است: «دادگاه نظر بر اینکه بند 7 قرارداد حکایت از انتخاب داور مرضیالطرفین دارد و نظر بر اینکه خواهان دلیلی مبنی بر اینکه داور نخواهد و یا نتواند رسیدگی نماید، ارایه نکرده، لذا به استناد مفهوم مخالف ماده 639 قانون آیین دادرسی مدنی، ایراد خواندگان وارد، رأی به عدم استماع دعوای مطروح صادر و اعلام مینماید...
7 از طرف دیگر، با توجه به اراده ضمنی طرفین میتوان گفت وقتی آنها توافق (شرط) میکنند که اختلاف خود را از طریق ارجاع به فرآیند اصولی مذاکره حل و فصل نمایند، ضمنا بر این امر توافق کردهاند (هر چند گاه بر آن تصریح میشود) که تا تلاشهای لازم جهت حل و فصل اختلاف از طریق مذاکره به شکست نینجامیده است، دعوای خود را نزد دیوان داوری و یا دادگاه مطرح ننمایند.