چکیده:
پرواز به آسمان یکی از آرزوهای دیرینة بشر بوده که در اسطورهها به زیبایی تبلور یافته است. در این جستار به واکاوی پنج اسطوره (کیکاووس در روایات ایرانی، نمرود در روایـات سامی، ووئی در روایـات چینی، ایـکاروس در روایات یونانی و اتنـه در روایات بینالنّهرینی) که وجه غالب آنها پرواز است، پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی همگونیهای این روایات با یکدیگر و پاسخ به این پرسش است که آیا ممکن است همگونیهای شگرف برخی از این روایات، دال بر تأثیر و تأثّر برخی ازاین روایات از یکدیگر باشد یا کنش برخی از شخصیّتهای یاد شده به دیگری نسبت داده شده باشد؟ با بررسی این پنج روایت روشن شد که داستانهای کیکاووس، نمرود و اتنه بیشترین همگونی را با یکدیگر دارند و در واقع گویی به سبب همسانی برخی حوادث زمان پادشاهی کیکاووس و نمرود، داستان پرواز کیکاووس به نمرود نسبت داده شده است؛ هرچند قدمت روایت اتنه، نسبت به دیگر روایات بیشتر و امکان تأثّر دیگر روایات از آن قویتر است.
Flight to heavens had been one of the ancient wishes of man which finds expression in its utmost beauty in myths. This article deals with analysis of five myths namely Kaykavus in Persian narratives, Namrud in Sami narratives, Vuei in Chinese, Iccarus in Greek, and finally Atne in Mesopotamian ones whose dominant common feature is flight. The main purpose of this research is to study the similarities of these narratives with one another and to answer this question that whether the striking similarities found in some of these narratives are the result of their mutual influence and impact on one another or whether the action of certain characters mentioned are attributed to others in the narrative. The study shows that the stories of Kaykavus, Namrud, and Atne have the most likenesses and in fact it is as if due to certain similarities in the events in the reign of Kaykavus and Namrud, the story of Kaykavus’s flight is attributed to Namrud’s. Nevertheless, the narrative of Atneh is the most ancient one and the probability of its influence over the other narratives is quite strong.
خلاصه ماشینی:
چنان که مشهود است در هیچ یک از آثار یاد شده ، به شکلی متمرکز به بررسی تحلیل تطبیقی اسطورۀ پرواز در داستان های کیکاووس ، نمرود، ووئی، ایکاروس و اتنه پرداخته نشده است که در این جستار به این مهم پرداخته خواهد شد.
چنان که عادت مغان است ، و یا از نقل سهوها بوده است و گردش روزگار دراز، دارس کرده و خلل پذیرفته و بعضی آن است که گویند: فریدون نمرود بود و باز کیکاووس را هم نمرود گویند، یعنی که هم به آسمان رفت ، و ابراهیم را سیاوش گویند، سبب آن که وی در آتش رفت ، و سلیمان را جم و نوح را نریمان ، و لهراسف را بخت نصر و رستم را نسبت به عرب کنند و افراسیاب را و ضحاک را هم چنین از جنس طرفه ...
این هم گونیها باعث شده است که چنان که اشاره شد، در بعضی از تاریخ ها این دو را یک سان بدانند، اما به نظر میرسد که با توجه به نبودن داستان پرواز در تورات ، ماجرای پرواز نمرود به جهت تطبیق بیش تر شخصیت او با کیکاووس به نمرود نسبت داده شده باشد؛ به خصوص که با توجه به نزدیکی مکان زندگی سامیها و ایرانیان ، احتمال آمیختگیهای فرهنگی و نقل و انتقال برخی مفاهیم وجود دارد.
اما در این میان ، روایات پرواز نمرود بیش از دیگر روایات به روایت کیکاووس نزدیک است .