چکیده:
تمامی ادیان و مذاهب بزرگ دربارة صلح به تامل و به عرضة آموزه پرداختهاند. در این زمینه، اسلام نیز
آموزهها و ایدههایی دارد اما صورت بندی گفتمانی جامع از آن، به میان نیامده است. ازاین رو، تولید آثار
نظری آکادمیک در این عرصه، مورد توجه جدی صورت نگرفته است. امروزه در عصر پست مدرن
چالشهای فرا روی دولتها و جامعه بین المللی واکهای بسیار متفاوتی را از نظام حقوق بین المللی و
همچنین نقشهای متفاوتی را برای این نظام میطلبد. روند جهانی شدن و پیدایش تهدیدات نوین فراملی
علیه صلح و امنیت در روابط بین الملل به طور اساسی ماهیت و زمامداری و اهداف اساسی حقوق بین الملل را در چند سال گذشته تغییر داده است مشکلات بین المللی از آلودگی مرزی گرفته تا اردوگاه های
تروریستی، از سیل پناه جویان گرفته تا گسترش تسلیحات، همه و همه دارای منشا و ریشه داخلی هستند که هر نظام حقوقی بین المللی غالبا قدرت زیادی به آنها را ندارد. در این میان یکی اتو پدیدههای مهم و بحث
برانگیر بین المللی، معلقهای و ملی در دهه نخست قرن ٢١ و آغاز هزاره سوم و یکی از اساسیترین معضلات و چالشهای بین المللی و خطرناکترین تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی مساله تروریسم است. در پرتو جهانی شدن و یا از رهگذر اندیشه جهان شهری نه تنها حقوق بین الملل و آرمان صلح گرایانه بلکه خشونت نیز همانند پدیده تروریسم خشونت بار متجلی از ١١ سپتامبر جهانی و فراگیر میشود. حقوق بین الملل عمده تاکید خود را بر روی تروریسم فرامرزی قرار داده است، زیرا تروریسم معارض با حقوق بین الملل و صلح بین المللی است. بنابراین امروزه نگرانی پست مدرن در حقوق بین الملل، چگونگی استمرار بخشیدن به صلح و امنیت بین المللی و جلوگیری از وقوع جنگ است. از آنجا که کشورها بماند تا با همین منافع ملی به مسایل و موضوعات مینگرند، رویارویی با تروریسم بین الملل از طریق حقوق بین الملل و در راستای صلح بین الملل با چالشها و موانع جدی مواجه خواهد شد. حقوق بین الملل هنگامی میتواند در ممانعت از تروریسم موفق باشد که کنوانسیونها و قراردادهای حقوقی بین المللی در یک محیط مناسب بین المللی
مورد عمل قرار گیرند، تعارضات حقوقی و سیاسی در سطح جامعه جهانی برطرف شود و اصل کلی
فراحقوقی حقوق بین الملل نیز با پد نه تنها صلح میان دولت ها، بلکه میان بشریت، و آینده آن باشد. بنابراین
یک نظم حقوق بین المللی محکم همراه با اصول و رویه های چند جائیگی لازم است تا قواعد اساسی یک
تمدن جهانی در حال ظهود را باز تعریت کند و اته حرقی نیاز به یک بانی اندیشی بسیار جدی در صلح
جهانی وجود دارد که تمام عناصر متشکله روابط بین الملل مورد بررسی قرار گیرند و یک سری تعاریف و
مفهوم سازی های مجدد باید صورت گیرد.
خلاصه ماشینی:
روند جهاني شدن و پيدايش تهديدات نوين فراملي عليه صلح و امنيت در روابط بين الملل به طور اساسي ماهيت و زمامداري و اهداف اساسي حقوق بين الملل را در چند سال گذشته تغيير داده است مشکلات بين المللي از آلودگي مرزي گرفته تا اردوگاه هاي تروريستي، از سيل پناه جويان گرفته تا گسترش تسليحات ، همه و همه داراي منشا و ريشه داخلي هستند که هر نظام حقوقي بين المللي غالبا قدرت زيادي به آنها را ندارد.
حقوق بين الملل هنگامي ميتواند در ممانعت از تروريسم موفق باشد که کنوانسيون ها و قراردادهاي حقوقي بين المللي در يک محيط مناسب بين المللي ١١٠ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره هجدهم ، تابستان ١٣٩٨ * * * * * مورد عمل قرار گيرند، تعارضات حقوقي و سياسي در سطح جامعه جهاني برطرف شود و اصل کلي فراحقوقي حقوق بين الملل نيز با پد نه تنها صلح ميان دولت ها، بلکه ميان بشريت ، و آينده آن باشد.
بنابراين هنگامي که صلح و امنيت جهاني در برابر خطر تروريسم جهاني موازين حقوقي را به تحديد حاکميت دولت ها وا ميدارد، حقوق بين الملل ، منافع ملي و ديگر آثار حاکميت ، دولت ها را به همسازي با نظم حقوقي جهان شمول و پست مدرن (حقوق بين الملل جهاني) ملزم ١١٦ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره هجدهم ، تابستان ١٣٩٨ * * * * * ساخته است .