چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی راهبرد نظامی آمریکا در جنگ های حال و آینده به روش زمینهای موردی انجام شده است. جامعه آماری بر اساس برآورد خبرگان 110 نفر برآورد شده که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 41 نفر تعیین شده است. نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که آمریکا در جنگهای اخیر با ائتلاف سازی رسمی و جنگ نیابتی بهدنبال تخریب زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی بود. فشار دیپلماتیک و تغییر رفتار مسئولان و مردم از طریق عملیات تأثیرمحور از دیگر روشهای آمریکا در جنگهای اخیر بوده است. آمریکا در جنگهای آینده با ائتلاف سازی ترکیبی و استفاده از فناوری نوین بهدنبال اجرای جنگ هویتی و هیبردی است، بنابراین بهترین روش برای مقابله با تهدیدهای حال و آینده آمریکا اجرای جنگ مقاومت با رویکرد شناخت محوری میباشد. نگاه آمریکا به جنگ بر این اساس است که دولتها پیروز میشوند بدون جنگیدن و شکست میدهند بدون آنکه پیروز شوند، بنابراین روشهای مقابله با این تفکر «جلوگیری از ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی، مردم پایه نمودن دفاع و نهادینهکردن فرهنگ مقاومت، جلوگیری از شکل گیری گروههای فراملی و فروملی، تقویت گفتمان دیپلماسی و مذاکره» هستند.
This paper studied with the aim of U.S. military strategy’s deliberation in the present and future wars by applying context method. The population estimated 110 people, according to the experts that the sample size was 41 by using the Cochran formula. The results show that U.S. attempted with building coalitions and proxy war for the destruction of cultural and social infrastructure, in the recent wars; diplomatic pressure and change the behavior of the authorities and people are some of the America’s another method. United States will follow at future wars by building combinative coalition and use of new technologies for the identification and implementation of a hybrid war, so, the best way to deal with America’s current and future threats is to resistance war by an approach to the cognitive axis. United States’ view on war is that the governments will win without fighting and fail countries without they win. Thus, the methods for coping this idea are "prevention of discord between Shiites and Sunnis, populating the defense, institutionalizing the culture of resistance, preventing the formation of transnational and subnational groups, strengthen the discourse of diplomacy and negotiations".
خلاصه ماشینی:
نگاه آمریکا به جنگ بر این اساس اسـت کـه دولـت هـا پیـروز میشوند بدون جنگیدن و شکست میدهند بدون آنکه پیروز شوند، بنابراین روش هـای مقابلـه بـا این تفکر «جلوگیر ی از ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی، مردم اپیـه نمـودن دفـاع و نهادینـه کـردن فرهنگ مقاومت ، جلوگیری از شکل گیری گروه های فراملی و فروملی، تقویت گفتمـان دیپلماسـی و مذاکره » هستند.
راهبرد نظامی آمریکا به تازگی با تغییراتی مواجه شده که اهم آن عبارتند از: (١) کنار گذاشتن راهبرد پیشـین مبنـی بـر مبـارزه در دو جنـگ و یـک درگیـری و برنامه ریزی برای تعویق تهدیدها از طریق اقدام های دیپلماتیک یا عملیات بازدارنده ، (٢) استفاده از نیروهای مسلح چابک و انعطاف پذیر برای مقابله بـا طیـف کـاملی از تهدیدها، (٣) کاهش ١٠ تا ١٥ درصدی شمار نیروهای زمینـی، دریـایی و تفنگـداران دریـایی آمریکا و در عین حال تقویت نیروی دریایی و هوایی خود در منطقۀ آسیا، (٤) اولویت کلیدی واپایش ارتش کشورهایی مانند چین ، (٥) خروج شمار زیادی از نیروهای آمریکایی از غرب آسیا و انتقال آنان به اروپا، (٦) پرهیز از عملیات هایی که نیازمند زمان و نیروی نظامی بسیار است (٥٧ :٢٠١٣ ,Panetta).
بر اساس تجزیه و تحلیل به عمل آمده از یافتـه هـای تحقیـق ، در رابطـه بـا اولین پرسش فرعی تحقیق میتوان نتیجه گرفـت کـه مبنـای راهبـرد نظـامی آمریکـا در جنگ های اخیر به شرح زیر بوده است : (١) جنگ های گـروه هـا و محـور مقاومـت ، مـانع از پیـروزی راهبـردی آمریکـا در جنگ های اخیر شده است ؛ به همین دلیل ، راهبرد نظـامی آمریکـا در جنـگ هـای اخیـر، ائتلاف سازی علیه کشورهای مقاومت بوده است .